پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران و براساس مطالعات و بررسيهاي مقدماتي لزوم استمرار فعاليت اين شورا احساس شد و به همين منظور لايحه قانون تشكيل شوراي عالي آموزش و پرورش از طرف وزارت آموزش و پرورش تهيه و براي تصويب به «شوراي انقلاب اسلامي ايران» تقديم شد. اين لايحه در 15 ماده و 4 تبصره در بهمنماه سال 1358 به تصويب شورای مذکور رسيد و براي اجرا به وزارت آموزش و پرورش ابلاغ شد. درسال 1381 برای ارتقاي جایگاه و نقش شورای عالی در فرایند تعلیم و تربیت، اصلاحاتي در قانون شورا به عمل آمد و قانون اصلاح لایحه قانونی راجع به تشکیل شوراي عاليآموزش و پرورش مشتمل بر 5 ماده به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید. براساس این اصلاحیه، تغییراتی در لایحه قانونی راجع به تشکیل شورای عالی آموزش و پرورش مصوب جلسات مورخ 27/11/58 و 16/1/59 شورای انقلاب جمهوری اسلامی و قانون اصلاح موادی از قانون تشکیل شورای عالی آموزش و پرورش مصوب 25/9/65 مجلس شورای اسلامی بهوجود آمد. براساس این تغییرات، شورای عالی آموزش و پرروش به عنوان مرجع سیاستگذاری در حوزه آموزش عمومی و متوسطه در چارچوب سیاستهای کلی نظام و قوانین و مقررات موضوعه شناخته شد که سازمان اداری آن با بودجه و تشکیلات مستقل زیر نظر شورای عالی آموزش و پرورش فعالیت میکند و وظیفه پشتیبانی علمی، پژوهشی و خدماتی متناسب با وظایف و مسئولیت شورا، نظارت بر حسن اجرای مصوبات و توسعه ارتباطات با مجریان و مردم را به عهده دارد.
ایران در دوره قاجاریه و بهخصوص در عصر ناصری دچار تحولات جدیدی در عرصههای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی شد. از آنجا که به تدريج ناكارآمدي نظام آموزش سنتی آشكار و ناتوانی آن در پاسخگویی به نیازهای جديد بیش از گذشته احساس شد، تاسيس مدارس به سبك جديد در دستور كار نخبگان فرهنگي سياسي وقت قرار گرفت. اين امر مستلزم طراحی و اجرای نظام نوين آموزشي اعم از ساخت و تاسیس مدارس ایجاد ساختار جديد، استفاده از تكنولوژيهای آموزشي، توليد محتوا، آموزش معلمان و... بود. براي اين منظور انجمني متشكل از موسسان و حاميان مدارس نوين تحت عنوان «انجمن معارف» در سال 1275 هـ. ش تشكيل شد که بعد از تغییرات و تحولات گوناگون، اکنون ما آن را با عنوان «شورای عالی آموزش و پرورش» می شناسیم. در واقع شورای عالی آموزش و پرورش را ميتوان پايهگذار اساس و ساختار بنياد فرهنگ جديد معاصر ايران به طور اعم و نظام آموزش نوين به طورخاص تلقي كرد؛ به طوری که حوزه ماموريت شورا تا اواسط دهه چهل عرصه گستردهای از امور فرهنگي، آموزشي، علمي كشور را در برميگرفت كه امروزه به چندين وزراتخانه و سازمان واگذار شده است.
تاسیس انجمن معارف در سال 1275 ه.ش نقطه عطفی در تاریخ علمی و فرهنگی کشورمان بود. در اين انجمن که وزير علوم و تني چند از فضلا و دانشمندان عضویت داشتند، علاوه برتأسيس مدارس و تالیف و تدوین چند كتاب درسی و انتشار روزنامه معارف، كتابخانه ملي نیز بنيان نهاده شد. در اسفند 1300 ه.ش قانون تأسيس شوراي عالي معارف مشتمل بر 15 ماده به تصويب مجلس شوراي ملي رسيد و در سال 1316 با تصويب فرهنگستان ايران، وزارت معارف به «وزارت فرهنگ» و به تبع آن شوراي عالي معارف هم به «شوراي عالي فرهنگ» تغيير نام پيدا كرد. در دي 1331 قانون تشكيل شوراي عالي فرهنگ مشتمل بر 12 ماده و 10 تبصره به تصويب مجلسين سنا و شوراي ملي رسيد. در سال 1343 وزارت فرهنگ به سه وزارتخانه آموزش و پرورش، آموزش عالی، و فرهنگ و هنر تفکیک شد و شورای عالی فرهنگ نیز به «شورای عالی آموزش و پرورش» تغییر نام داد و در شهريور 1345 قانون تشكيل شوراي عالي آموزش و پرورش مشتمل بر 9 ماده و 5 تبصره از تصويب كميسيون مجلسين وقت گذشت.