بررسی وضعیت و ارائه راهکارهای سیاستی ساماندهی بهینه نیروی انسانی آموزش و پرورش

کمبود نیروی انسانی معلم از جدی ترین مشکلات نظام آموزش و پرورش است. در سال های گذشته بازنشستگی حجم گسترده ای از معلمان و ازسوی دیگر عدم توازن و توزیع مناسب در استخدامی ها و همچنین اجرای نظام آموزشی ۶-3-3 موجب شرایطی شد که برخی از مسئولان این وزارتخانه آن را تشبیه به سونامی کردند. این وضعیت بدانجا انجامید که شاخص نسبت دانش آموز به معلمان که بنا به استانداردهای تعریف شده برای نمونه در مقطع ابتدایی 19/2 است در برخی از مناطق همچون شهرستان های تهران تا 57/43 برسد!
همچنین کمبود نیروی معلم، آموزش و پرورش را مجبور کرد روش هایی جدای از روش های متعارف (مراکز تربیت معلم و آزمون های استخدامی موضوع ماده (2) اساسنامه دانشگاه فرهنگیان) را همچون معلمان خرید خدمات و سرباز معلمان، در پیش گیرد که برخی از این معلمان به دلیل عدم احراز صلاحیت های حرفه ای معلمی، به تضمین کیفیت مطلوب نظام آموزشی قادر نشدند.
علاوه بر این آموزش و پرورش برای مقابله با کمبود نیرو، راهکارهایی را طی سالیان مختلف در پیش گرفته که عمده این راهکارها با هدف افزایش نیروهای ورودی معطوف بوده است اما این راهکارها درنهایت به دلیل محدودیت های استخدامی و همچنین مشکلات و چالش های زیرساختی مراکز تربیت معلم نتوانسته به نقطه مطلوب خود برسد و در برخی از موارد نیز به دلیل عدم لحاظ آمایش سرزمینی و همچنین برخی از قانونگذاری ها همچون «تعیین تکلیف استخدامی معلمین حق التدریسی و آموزش یاران نهضت سوادآموزی در وزارت آموزش و پرورش» و تصویب الحاقیه های سالیانه بر آن، موجب عدم توازن در نیروی انسانی آموزش و پرورش و کمبود نیرو در عین مازاد نیرو در برخی مناطق شد.
با اتکا به این پیشینه تجربی و با این پیش فرض که کیفیت نظام آموزشی آنگاه تضمین خواهد شد که مجرای جذب معلم تنها محصور به دانشگاه های تربیت معلم و آزمون استخدامی موضوع ماده (۲) اساسنامه دانشگاه فرهنگیان باشد، در گزارش پیش رو تلاش شده است پس از احصای تصویری واقعی از وضعیت نیروی انسانی معلم در کل کشور با کمک داده های خام منتشر شده در سالنامه های آماری وزارت آموزش و پرورش، راهکارهای سیاستی برای جبران کمبود معلم با اتکا به ظرفیت فعلی نیروی انسانی ارائه شود. داده های گزارش نشان می دهد که می توان به جای تأکید بر ورود برف انباری معلم، با ساماندهی نیروهای فعلی تا حدی به جبران کمبود نیروی انسانی پرداخت. راهکارهای کوتاه مدت ارائه شده در این گزارش به شرح ذیل است:
1. افزایش سقف موظفی نیروهای تمام وقت به ۳۰ ساعت مشروط به جبران خدمات،
2. لغو تقلیل ساعت کاری نیروهای ۲۰ سال به بالا به ۲۰ ساعت،
3. تدریس موظف معاونان و عوامل اجرایی،
4. حذف یا ادغام واحدهای اداری و سازمان های موازی و کاهش نسبت نیروهای پشتیبان به معلم،
5. ساماندهی نقل و انتقالات به جهت رفع هم زمانی کمبود و مازاد نیرو،
6. دو شیفته شدن مدارس،
7. اصلاح دوفوریتی قانون منع به کارگیری بازنشستگان،
8. لغو معلمان مأمور به دستگاه های دیگر و مدارس غیردولتی،
9. الزام به تدریس استخدامی های جدید و ممنوعیت به کارگیری ایشان در سمت های اداری،
10. استفاده از ظرفیت تدریس دانشجو معلمان سال چهارم،
11. تعریف دوره های کاردانی تربیت معلم.
البته هیچ یک از راهکار های مورد اشاره، نمی تواند راه حل نهایی برای جبران کمبود معلم باشد بلکه بایستی به راهکارهای اساسی و بلند‎مدت نیز توجه ویژه داشت. بدین منظور علاوه بر برنامه های فوق الذکر، برنامه های بلند مدت که هر چند در اسناد بالادستی مورد تأکید و توجه قرار گرفته اند اما متأسفانه مورد غفلت دستگاه اجرایی بوده و همین غفلت ریشه اصلی مشکلات کنونی است، احصا شود که موارد آمده عبارتند از:
1. توسعه آموزش های چندرشته ای و چند مهارتی،
2. استقرار نظام یکپارچه مدیریت منابع انسانی،
3. بازنگری و اصلاح قانون متعهدین خدمت و قانون گزینش معلمان،
4. استقرار نظام و سازوکارهای جذب و استخدام منابع انسانی برای بوم،
5. برون سپاری هدفمند و عدالت محور خدمات آموزشی، تربیتی و اداری،
6. نیازسنجی، ساماندهی و تخصیص منابع انسانی، متناسب با محیط های متنوع آموزشی، مشاغل، رشته ها و نیاز واقعی آموزش و پرورش،
7. ساماندهی منابع انسانی با رویکرد ثبات بخشی و تقلیل نسبت نیروهای اداری به کارکنان آموزشی،
8. تدوین طرح ساماندهی ساعات کار معلمان و مربیان،
9. تأسیس مجتمع های آموزشی و پرورشی بزرگ با تجمیع واحدهای کوچک،
10. تهیه بسته های تشویقی لازم به جهت ارتقای نرخ ماندگاری معلمان در مناطق دارای کمبود معلم.

جهت مطالعه بیشتر اینجا کلیک کنید. 

سند تحول بنیادین