عضو شورای عالی آموزش و پرورش:

آموزش و پرورش باید بر مبنای گفتگو، استدلال و تفکر انتقادی اداره شود

سیما فردوسی گفت: این روزها سخن از نسل جدید و تفاوت آن با نسل قدیم، بسیار شنیده می شود. اگر معنای «نسل جدید» درست درک و فهم نشود فرآیند بازشناسی آن مورد خدشه قرار می گیرد.

دکتر سیما فردوسی عضو شورای عالی آموزش و پرورش و استاد دانشگاه درنشست« بررسی نقش مدرسه درتربیت نسل جدید» که با حضور کارشناسان و صاحب نظران حوزه آموزش و پرورش در سالن جلسات دبیرخانه این شورا برگزار شد با اشاره به تعریف نسل اظهار داشت: نسل، به انسان  هایی که در یک دوره زمانی خاص زندگی کرده اند یا متولد شده اند و دارای اشتراکاتی هستند، گفته می شود. معمولا افرادی که به صورت میانگین در محدوده زمانی30 سال به دنیا آمده اند و دوران نوجوانی، جوانی، میانسالی و سالخوردگی آنها از نظر اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جامعه شرایط یکسانی داشته اند، گفته می شود.

وی تاکید کرد: هر10 سال یک بار شکل جدیدی از ذهنیت نسلی بروز می کند، مانند: موقعیت اجتماعی یک نسل، دیدگاه های متفاوت، باورها و اعتقادات و اشتراک در تجارب و آگاهی ها.... 

عضو شورای عالی آموزش و پرورش با اشاره به لزوم توجه جدی به فاصله و شکاف نسلی افزود: مفاهیمی همچون جهانی شدن، گسترش شهرنشینی، ظهور تکنولوژی های جدید اطلاعات، ارتباطات و فناوذری های نوین، نسل جدید را با دنیای تازه ای روبرو کرده و ارزش ها، هنجار ها و فرهنگ آنان را دچار تغییر کرده است.

فردوسی با تاکید بر اینکه فاصله نسلی نباید مورد غفلت قرار گیرد ابراز کرد: چنانچه فاصله نسلی مورد غفلت قرار گیرد منجر به بروز چالش های اجتماعی در جامعه می شود.

وی با اشاره به اینکه اینترنت محصول اصلی تحولات تکنولوژی است اظهارکرد: نسل جدید از طریق اینترنت و فضای مجازی در معرض ارزشها، هنجارها و فرهنگ های مختلف و متنوعی قرار گرفته که سبب فاصله گرفتن از نسل قبل از خود شده است.

عضو شورای عالی آموزش و پرورش با بر شمردن انواع نسل ها گفت: نسل خاموش (از سال 1304 تا 1324) به علت عدم ثبات وضع اقتصادی و سیاسی آن زمان، افراد این نسل زندگی سختی داشتند و معمولا افراد این نسل پر تلاش، منظم، صرفه جو، محتاط و محافظه کار و در برابر تحولات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی آن زمان بی تفاوت بودند.

وی افزود: نسل انفجار جمعیت ( از سال 1324 تا 1342) به علت شرایط نامساعد پس از جنگ جهانی دوم؛ افراد به خودسازی و تلاش برای بهبود سطح زندگی تشویق می شدند. تحصیلات عالی، تکنولوژی و فناوری های ارتباطی و اطلاعاتی آن زمان باعث پیشرفت و رشد قابل ملاحظه در این دوره و به علت رفاه نسبی که در سال های بعد بوجود آمد باعث افزایش جمعیت و به تبع آن بهتر شدن سطح زندگی آنان شد.

فردوسی اظهار کرد: نسل X  (1358 -1342) این نسل دیدگاه ها، تفکرات و روش زندگی مختص خود دارند که آنان را از نسل های قبلی خود متمایز می کند. افراد این نسل تغییر را در زندگی یک مساله عادی و از شکست هراس نداشتند. هیجان، اشتیاق به یادگیری، برقراری ارتباط با جامعه اطراف و... از خصوصیات این نسل است.


وی نسلY (نسل هزاره1378 -1358)را این گونه توصیف کرد: این نسل در بستر فناوری های نوین ارتباطی رشد یافته و علاقه مند به ارتباط با همسالان و دوستان خود است. در دنیای مجازی با افراد زیادی در ارتباط بوده و در صدد فراهم نمودن زندگی راحت و آرام برای خود هستند.

عضو شورای عالی آموزش و پرورش درباره نسل Z   (2010-1995 ) گفت: این نسل با اینترنت بسیار مانوس و بطور خارق العاده ای عجین شده است. نه تنها این مساله به تحصیلات آنها بلکه به روش معاشرت و سبک زندگی آنها وارد شده است. اهداف خود را در اینترنت و فضای مجازی جست و جو می کنند. 32 درصد از کل جمعیت جهان را تشکیل می دهند، تمرکز، صبر کمتر و تمایل به ارتباطات انسانی دارند. در تصمیم گیری های خانواده تاثیرگذار بوده و ارتباط با آنها قدری دشوار است.

وی افزود: نسل آلفا( 2024-2010) دامنه سنی از صفر تا 10 سالگی، تحصیل کرده، نسل تاریخ، اهل فناوری و تکنولوژی، یادگیری شخصی، شیوه رایج تعامل آنها از طریق شبکه های اجتماعی است و چهار چوب قوانین را نمی پسندند.

عضو شورای عالی آموزش و پرورش اظهار داشت: نظام آموزش و پرورش مسئولیت انتقال هنجارها و نگرش های خاص در فراگیران را بر عهده دارد، مدرسه عامل بی طرف و خنثی نیست بلکه ابزار ایدئولوژیک دولت هاست، لازم است همبستگی بین روش مدیریت مدرسه، معلم و نوع تعامل با دانش آموز، آزادی نسبی، فرصت کافی، تلاش، توانایی و حس اعتماد به نفس در آنان تقویت شود.

فردوسی با برشمردن سبک های معلم گری آمرانه (مداخله گر)، مشورتی (تعامل گرا) و عدم مداخله (بی تفاوت) گفت: آموزش و پرورش باید بر مبنای گفتگو، استدلال و تفکر انتقادی اداره شود. تعلیم و تربیت انتقادی وآموزش تفکر انتقادی باعث رشد و توانمندی دانش آموزان می شود. هانری ژیرو، معتقد است رابطه معلم با دانش آموز چنانچه انتقادی باشد باعث رشد تفکر انتقادی، توانمند سازی، شناخت و آگاهی آنان می شود.

وی با اشاره به تئوری بازتولید اظهار داشت: دانش آموز هیچ قدرتی برای تغییر مسیر سرنوشت خود ندارد و صرفا آنچه در گذشته بوده، تکرار می کند.

عضو شورای عالی آموزش و پرورش درباره تئوری مقاومت ابراز داشت: مقاومت اجتماعی نتیجه برخورد تجارب تحمیلی، گفتمان مسلط و گفتمان دانش آموزی است. مقاومت دانش آموز و یا رفتار مخالفت آمیز او هنجارهای مدرسه و اجتماع را به چالش می کشد و به چانه زنی می انجامد.

فردوسی با اشاره به اینکه دو نوع مقاومت در مدرسه داریم یکی مقاومت فعال یعنی عملی آگاهانه همانند رفتار فیزیکی، هدفمند است و دیگری مقاومت منفعل، عملی ناآگاهانه در جهت برهم زدن دستورالعمل های هنجاری مدرسه است. مایکل اپل معتقد است که تفکیک مقاومت و بازتولید امری غیر ممکن است به طوری که وقوع این دو بطور توامان صورت می گیرد و تولید هر یک به وقوع دیگری می انجامد.

عضو شورای عالی آموزش و پرورش تصریح کرد: مدارس نه تنها در جهت حفظ نظام موجود سیاسی عمل می کنند بلکه منبع تضاد و مقاومت در برابر نظام نیز بشمار می آیند. پس مدرسه هم باز تولید کننده نظم ساختاری و هم ناقض آن است.
عضو شورای عالی آموزش و پرورش با اشاره به نقش مدرسه در تربیت نسل امروز ادامه داد: پرورش شخصیت های سالم، رفع مشکلات عاطفی-روحی روانی رفتاری، نسل خلاق، نسل با پشتکار بالا، آموزش مهارت های زندگی، تفکر نقادانه، پژوهش مدار بودن آموزش ها، تشکیل پرونده  سلامت، دور نشدن از واقعیت های زندگی، کارهای گروهی، ایجاد نگرش مثبت، تقویت انگیزه برای یادگیری، کاهش اضطراب، آشنایی با دیدگاه های دانش آموزان، آموزش مستقیم موارد اخلاقی
تربیتی، الگوهای برجسته دردسترس دانش آموزان از مهم ترین کارکردهای مدارس امروزی در تربیت نسل جدید هستند.

در این نشست کارشناسان حوزه آموزش و پرورش دیدگاه ها و پیشنهادهای خود را درباره مسائل مختلف آموزشی و تربیتی بیان کردند.