نقش بیبدیل معلم و مدرسه در عصر هوش مصنوعی
روزن شاین، متفکر تعلیم و تربیت میگوید: "یاد دادن(درس دادن خوب)، از چشمان یادگیرنده پیداست.اما یاد دادن موفقیت آمیز از گفتار و رفتار یاد گیرنده پدیدار می شود."
عصرحاضر، عصردانایی است که هدف آموزش وپرورش، تنها انتقال میراث فرهنگی و تجارب بشری به نسل جدید نیست بلکه رسالت آموزش وپرورش ایجاد تغییرات مطلوب درنگرش، شناخت و رفتار مطلوب است. تحول دربرنامه درسی و معلم را باید از مباحث اساسی در این تغییرات در نظام تعلیم و تربیت دانست.
تحول در برنامههای درسی یکی از مباحث کلیدی در نظامهای آموزشی است که تاثیرات عمیقی بر عملکرد دانش آموزان دارد. این تغییرات معمولا با هدف بهبود کیفیت آموزش، افزایش انگیزه و ارتقای مهارتهای چند بعدی دانش آموزان صورت میگیرد.
پژوهشهای اخیر نشان دادهاند که برنامههای درسی نوین، با تاکید بر یادگیری تعاملی، استفاده از فناوریهای نوین و توجه به نیازهای فردی دانش آموزان، نقش مهمی در بهبود دستاوردهای تحصیلی و توسعه مهارتهای فردی و اجتماعی دارند.
از جمله تحولاتی که در برنامههای درسی صورت گرفته است، میتوان به جایگزینی شیوههای سنتی آموزش با رویکردهای نوین مانند یادگیری مبتنی بر پروژه، روشهای یادگیری فعال و تلفیق محتوای درسی با فناوریهای دیجیتال اشاره کرد.
این رویکردها، علاوه بر تقویت مهارتهای علمی و عملی، به دانش آموزان کمک میکنند تا تفکر انتقادی، خلاقیت و مهارتهای حل مسئله را تقویت کنند. از سوی دیگر، تحول در برنامههای درسی تنها محدود به تغییر محتوای آموزشی نیست، بلکه شامل اصلاح ساختارهای آموزشی، روشهای ارزیابی و نقش معلمان نیز میشود.
به عنوان مثال، ارزیابیهای مداوم و چندبعدی، جایگزین آزمون های استاندارد شدهاند و معلمان به عنوان راهنما و تسهیلکننده یادگیری، نقش فعالتری در فرآیند آموزشی ایفا میکنند. یافتههای پژوهشی نشان میدهد که تحول در برنامههای درسی میتواند تاثیرات مثبتی بر افزایش انگیزه تحصیلی، ارتقای مهارتهای اجتماعی و بهبود عملکرد تحصیلی دانش آموزان داشته باشد. این تاثیرات به ویژه در محیطهایی که برنامههای درسی با نیازهای دانش آموزان و جامعه همخوانی دارند، مشهودتر است.
با این حال، اجرای موفقیتآمیز این تحولات نیازمند: فراهمسازی زیرساختهای مناسب، آموزش معلمان و حمایتهای مالی و مدیریتی است. چالشهایی نظیر مقاومت در برابر تغییر، کمبود منابع و عدم هماهنگی بین سیاستگذاران و مجریان آموزشی میتوانند موانعی در مسیر اجرای این تغییرات ایجاد کنند. در نتیجه، تحول در برنامههای درسی، اگرچه فرصتی برای ارتقای عملکرد دانش آموزان و کیفیت آموزش فراهم میکند اما نیازمند برنامهریزی دقیق، مشارکت همه جانبه و ارزیابی مستمر است.
سازمان پژوهش به عنوان متولی تغییر دربرنامههای درسی، وظیفه بسیار مهمی در این تحول دارد. علاوه بر تحول در برنامه درسی، معلم باید در هفت مهارت به فرمایش جناب دکتر مجدفر در*کتاب ۷مهارت اساسی برای معلمان*، باید در تدریس بیاموزد و بکار بندد. این مهارتها شامل:
۱.مهارت تفکر و پرسشگری
۲.معلمان و توسعه مهارتهای تفکر فراشناختی
۳.معلمان و مهارت سکوت
۴.معلمان و مهارت بهرهگیری از طرح درس در فرآیند یادهی و یادگیری
۵.معلمان و مهارت درونی ساختن انگیزهها در کلاس درس
۶.معلمان و مهارتهای آغازین
۷.معلمان و مهارت توسعه پژوهشهای دانشآموزی
نقش معلم ومدرسه درعصر هوش مصنوعی بیبدیل است و هیچ چیزی جای مدرسه را نخواهد گرفت.
سیاستگذاران آموزش برای تقویت معلم و ایجاد انگیزه در دانش آموزان، نیازمند تغییرات اساسی در توانمندسازی معلم و برنامه درسی بر اساس چهار اصل: خلاقیت، گفتوگو، همکاری-
کارگروهی و تفکر انتقادی هستند و نیاز آموزش وپرورش فعلی کشور این امر مهم است. "برای موفقیت کافی است کمی متفاوت بیندیشیم، موفقیت، داشتن همه چیز نیست، استفاده کامل از آنچه داریم است."
اسفندیار نظری - مدرس دانشگاه و معاون اسبقآموزش مازندران