نماینده شورای عالی آموزش و پرورش در استان قزوین تاکید کرد:

فرهنگ یادگیری انعطاف‌پذیر، خلاق و مشارکتی باید در مدارس نهادینه شود تا نظام آموزشی بتواند با نسل جدید هم افق گردد

یکی از مراجع مهم و تاثیرگذار در حوزه نظام تعلیم و تربیت کشور، شورای عالی آموزش و پرورش است که بر اساس قانون از سال1300 یعنی حدود 104 سال پیش به صورت رسمی(از سال 1275در قالب انجمن معارف به طور غیر رسمی) فعالیت خود را در عرصه نظام تعلیم و تربیت شروع کرده است. این شورا در طول بیش از یک قرن به نام های مختلفی از جمله: انجمن معارف، شورای عالی معارف، شورای عالی فرهنگ و شورای عالی آموزش وپرورش ایفای نقش کرده است و هیچگاه از وظیفه قانونی که تهیه و تدوین آئین نامه ها، اساسنامه ها و مقررات آموزشی و پرورشی برای ساماندهی نظام تعلیم و تربیت بوده؛ خارج نشده است.

سازمان اداری آن با بودجه و تشکیلات مستقل زیر نظر شورای عالی آموزش و پرورش فعالیت می‌کند و وظیفه پشتیبانی علمی، پژوهشی و خدماتی متناسب با وظایف و مسئولیت شورا، نظارت بر حسن اجرای مصوبات و توسعه ارتباطات با مجریان و مردم را به عهده دارد.

یکی از وظایف مهم و حساس دبیرخانه شورای عالی آموزش و پرورش، نظارت بر حسن اجرای مصوبات این شورا در میدان عمل و اجراست. برای این منظور یکی از معاونین ادارات کل هر استان به عنوان نماینده این شورا با هدف فراهم آوردن زمینه تعامل اثر بخش شورای عالی با استان ها و تبادل تجربیات، نظارت بر حسن اجرای مصوبات و نیز بهره مندی از نظرات همکاران محترم استان ها در خصوص مصوبات شورای عالی انتخاب می شود.

با توجه به اینکه مقدمات برگزاری نهمین نشست نمایندگان این شورا به منظور تقویت تعامل حوزه سیاستگذاری و اجراء در تحقق سیاست های نظام تعلیم و تربیت در سال 1404 در حال انجام است با دکتر محمد فیروزی رئیس اداره آموزش دوم متوسطه نظری استان قزوین و نماینده این شورا در آن استان گفت و گویی انجام داده ایم که با هم می خوانیم.

سوال: برای ایجاد ارتباط و تعامل مؤثر با شورای عالی آموزش و پرورش چه الگویی را پیشنهادی می کنید (راهکارها، شیوه های تعاملی و ارتباطی و غیره با شورای عالی).

برای ایجاد تعامل مؤثر با شورای عالی آموزش و پرورش، باید الگویی مبتنی بر «تعامل چند سطحی، مشارکت ‌محور و داده ‌محور» طراحی شود. این الگو شامل سه محور اصلی است: نخست، ایجاد کانال‌های ارتباطی رسمی و غیررسمی بین استان‌ها و شورا از طریق نمایندگان استانی، نشست‌های فصلی و سامانه‌های بازخورد الکترونیکی.

دوم، تقویت نقش گروه‌های مرجع مانند مدیران مدارس، معلمان خبره و پژوهشگران در ارائه پیشنهادهای سیاستی به شورا. سوم، استفاده از داده‌های میدانی و پژوهش‌های کاربردی برای مستندسازی نیازها و ارائه راهکارهای مبتنی بر شواهد. همچنین، بهره‌گیری از ظرفیت رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی برای گفتمان‌سازی پیرامون مصوبات شورا می‌تواند به تقویت تعامل دوسویه کمک کند. در نهایت، نهادینه‌سازی فرهنگ پاسخگویی و شفافیت در شورا و استان‌ها، اعتماد متقابل را افزایش خواهد داد.

سوال: چه راهکارهایی را برای نظارت بهتر و موثرتر بر اجرای مصوبات شورای عالی پیشنهاد می کنید.

نظارت مؤثر بر اجرای مصوبات شورای عالی آموزش و پرورش مستلزم طراحی یک نظام ارزیابی چندلایه است. نخست، باید شاخص‌های عملیاتی و قابل سنجش برای هر مصوبه تدوین شود تا امکان پایش مستمر فراهم گردد. دوم، ایجاد سامانه‌های الکترونیکی گزارش‌دهی و بازخوردگیری از مدارس، مناطق و استان‌ها می‌تواند شفافیت را افزایش دهد. سوم، استفاده از ناظران میدانی مستقل و گزارش‌های ارزیابی بیرونی به افزایش اعتبار نظارت کمک می‌کند. چهارم، برگزاری جلسات بازخورد با ذی‌نفعان (معلمان، مدیران، اولیا) برای بررسی موانع اجرایی و اصلاح فرآیندها ضروری است. همچنین، پیوند دادن نتایج ارزیابی به نظام پاداش‌دهی و پاسخگویی مدیران، انگیزه اجرای دقیق مصوبات را افزایش می‌دهد. در نهایت، انتشار عمومی گزارش‌های نظارتی، به تقویت پاسخگویی و مشارکت اجتماعی کمک خواهد کرد.

سوال: وضعیت کلی استان قزوین از لحاظ نیروی انسانی، آموزشی، تربیتی، سند تحول بنیادین، دوره های آموزشی و غیره بیان فرمایید.

استان قزوین از منظر منابع انسانی، آموزشی و تربیتی از وضعیت قابل توجهی برخوردار است. وجود نیروی انسانی با تجربه، متخصص، متعهد و همچنین نیروی های جوان و توانمند از مهم‌ترین سرمایه‌های این استان به شمار می‌رود که در بخش‌های مختلف آموزشی و پرورشی نقش‌آفرینی می‌کنند.  

در حوزه آموزش، استان با رشد متوازن شاخص‌های آموزشی توانسته گام‌های موثری در جهت ارتقاء کیفیت یاددهی- یادگیری بردارد. افزایش پوشش تحصیلی، کاهش نرخ ترک تحصیل، و به‌کارگیری روش‌های نوین تدریس نشان از پویایی نظام آموزشی در این استان دارد. در مجموع، رویکرد سیستم آموزشی استان مبتنی بر تحول‌آفرینی، مسئولیت‌پذیری، و نگاه راهبردی به آینده است؛ که همین امر، نویدبخش ارتقای روزافزون کیفیت آموزش و پرورش در منطقه خواهد بود. از نظر تربیتی، شاهد تقویت فعالیت‌های فرهنگی، پرورشی و مهارتی در مدارس هستیم. برگزاری جشنواره‌ها، اردوهای تربیتی، برنامه‌های هویت‌محور و تقویت ارتباط خانه و مدرسه از نقاط درخشان این حوزه به شمار می‌روند. در زمینه پیاده‌سازی سند تحول بنیادین، این استان با تشکیل کارگروه‌های تخصصی، تدوین برنامه‌های عملیاتی و آموزش نیروی انسانی توانسته گام‌های هدفمند و مؤثری بردارد.

برگزاری برخی دوره‌های آموزشی هدفمند و مبتنی بر نیازسنجی واقعی برای معلمان و کادر آموزشی، نشان‌دهنده عزم جدی استان برای به‌روز نگه داشتن دانش و توانمندی‌های نیروی انسانی است. البته ضعف هایی هم به شرح زیر وجود دارد که باید نسبت به اصلاح آن ها اقدام شود:

کمبود نیروی متخصص به‌ویژه در دروس تخصصی و مناطق محروم مشهود است. از نظر آموزشی، کیفیت تدریس، تنوع روش‌های یاددهی، و دسترسی به منابع کمک‌آموزشی با چالش‌هایی مواجه است. برخی دوره‌های ضمن‌خدمت معلمان با نیازهای واقعی آنان هم‌راستا نیست. اجرای سند تحول بنیادین نیز به دلیل اشکال در نقشه راه اجرایی، شاخص‌های سنجش‌پذیر و منابع مالی پایدار، تحقق عملی آن با کندی پیش می‌رود. برای بهبود این وضعیت، نیاز به برنامه‌ریزی جامع، آمایش نیروی انسانی و بازنگری در نظام آموزش معلمان وجود دارد.

سوال: مهم ترین راهکار شما برای تقویت و ارتقای مدارس دولتی چیست؟

تقویت مدارس دولتی نیازمند رویکردی جامع و چندبعدی است. مهم‌ترین راهکار، «مدرسه‌محوری با تمرکز بر عدالت آموزشی» است. این رویکرد بر واگذاری اختیارات بیشتر به مدارس، تأمین منابع مالی پایدار، و ارتقای کیفیت معلمان تأکید دارد. باید نظام بودجه‌ریزی مبتنی بر عملکرد جایگزین تخصیص‌های سنتی شود تا مدارس با عملکرد بهتر، منابع بیشتری جذب کنند. همچنین، جذب و نگهداشت معلمان توانمند، ارتقای منزلت اجتماعی آنان، و فراهم‌سازی فرصت‌های رشد حرفه‌ای، کیفیت آموزش را افزایش می‌دهد. توسعه فضاهای آموزشی، تجهیز مدارس به فناوری‌های نوین، و تقویت برنامه‌های پرورشی نیز از ارکان این راهبرد است. در نهایت، مشارکت فعال اولیا، خیرین و نهادهای محلی در اداره مدارس دولتی، حس تعلق و مسئولیت‌پذیری را افزایش خواهد داد.

سوال: چه راهکاری برای اصلاح فرآیند بین مدرسه و دانشگاه پیشنهاد می کنید؟ (چه شیوه ای را برای ورود دانش آموزان به آموزش عالی پیشنهاد می کنید؟)

کنکور به‌عنوان یک آزمون متمرکز، سال‌هاست که به مانعی جدی در مسیر تحول نظام آموزشی تبدیل شده است. برای اصلاح این فرآیند، باید به سمت «نظام سنجش چندبعدی و فرآیندمحور» حرکت کرد. نخست، باید سهم سوابق تحصیلی استاندارد و نهایی‌شده در پایه‌های یازدهم و دوازدهم به صورت منطقی افزایش یابد، به‌گونه‌ای که حداقل 50 درصد پذیرش بر اساس این سوابق باشد.

دوم، طراحی آزمون‌های مهارتی و انگیزشی برای رشته‌های خاص، به‌ویژه در حوزه‌های علوم انسانی، هنر و علوم تربیتی، می‌تواند تنوع‌پذیری را افزایش دهد. سوم، ایجاد نظام پذیرش مستقل در دانشگاه‌ها با نظارت شورای سنجش، به دانشگاه‌ها اجازه می‌دهد تا بر اساس معیارهای خاص خود (مصاحبه، پروژه، نمونه‌کار) دانشجو بپذیرند. در نهایت، حذف تدریجی کنکور و جایگزینی آن با «پورتفولیوی تحصیلی» شامل نمرات، فعالیت‌های پژوهشی، مهارت‌های نرم و دستاورد‌ها، می‌تواند عدالت آموزشی و کیفیت ورودی‌ها را ارتقا دهد.

سوال: برای افزایش سطح علمی، آموزشی و پژوهشی معلمان چه کار باید کرد؟ آیا تدوین و تصویب آئین نامه فرصت های مطالعاتی برای معلمان می تواند در این زمینه کارساز باشد؟

ارتقای سطح علمی معلمان نیازمند یک نظام توسعه حرفه‌ای مستمر و هدفمند است. نخست، باید دوره‌های ضمن‌خدمت به‌صورت نیازمحور، تعاملی و مبتنی بر شایستگی طراحی شوند. این دوره‌ها باید شامل محتوای به‌روز علمی، روش‌های نوین تدریس، آشنایی با فناوری‌های آموزشی جدید، و مهارت‌های پژوهشی باشند. ایجاد فرصت‌های مطالعاتی برای معلمان، به ویژه در قالب تدوین و تصویب آئین‌نامه فرصت‌های مطالعاتی، می‌تواند یک راهکار بسیار کارساز و مؤثر باشد. این آئین‌نامه باید به معلمان امکان دهد تا در دوره‌های بلندمدت‌تر آموزشی، پژوهشی، و تبادل تجربه در دانشگاه‌ها، مراکز علمی، و مدارس موفق داخلی و خارجی شرکت کنند. تخصیص بودجه مشخص برای این فرصت‌ها، تعیین ضوابط شفاف برای انتخاب معلمان، و تضمین بازگشت معلمان به نظام آموزشی پس از اتمام فرصت مطالعاتی، از الزامات این آئین‌نامه است. علاوه بر این، تشویق معلمان به انجام پژوهش‌های کاربردی در زمینه آموزش و پرورش، ایجاد شبکه‌های تخصصی معلمان برای تبادل تجربیات، و حمایت از حضور آن‌ها در همایش‌ها و کنفرانس‌های علمی می‌تواند به ارتقاء سطح پژوهشی آن‌ها کمک کند. ایجاد کتابخانه‌های تخصصی و دسترسی به منابع علمی روزآمد نیز از دیگر ضروریات است. در مجموع، یک نظام توسعه حرفه‌ای جامع و هدفمند می‌تواند به افزایش مستمر سطح علمی، آموزشی و پژوهشی معلمان منجر شود.

سوال: برای اینکه مدرسه به کانون تربیتی محله تبدیل شود چه کارهایی باید انجام شود؟ آیا در استان شما کاری در این باره انجام شده است؟

برای تبدیل مدرسه به کانون تربیتی محله، باید مدرسه از یک نهاد صرفاً آموزشی به یک نهاد اجتماعی و فرهنگی تبدیل شود. این امر مستلزم چند اقدام کلیدی است:

نخست، گسترش تعامل مدرسه با خانواده‌ها، نهادهای محلی، مساجد و مراکز فرهنگی. دوم، استفاده از ظرفیت فضای مدرسه برای برگزاری کارگاه‌های مهارت‌آموزی، مشاوره خانواده، و فعالیت‌های هنری و ورزشی برای عموم محله. سوم، تقویت نقش انجمن اولیا و مربیان و ایجاد «اتاق‌های گفت‌وگو» برای مشارکت فعال والدین. در حال حاضر، طرح «مدرسه کانون تربیتی محله» در مسیر اجرا قرار دارد و برخی مدارس با راه‌اندازی مراکز مشاوره خانواده و اتاق‌های گفت‌وگو، گام‌های مؤثری برداشته‌اند. برای موفقیت این طرح، باید منابع مالی پایدار، آموزش مدیران و معلمان، و حمایت نهادهای محلی فراهم شود.

سوال: به نظر شما مهم ترین مانع اجرای سند تحول بنیادین چیست؟

مهم‌ترین مانع اجرای سند تحول بنیادین، «فقدان ضمانت اجرایی و انسجام نهادی» است. این سند با وجود غنای نظری، در مرحله اجرا با چالش‌هایی چون نبود شاخص‌های عملیاتی، تأخیر در تدوین زیرنظام‌ها، و عدم هماهنگی بین نهادهای مسئول مواجه بوده است. همچنین، عدم تنقیح قوانین متعارض، ضعف در تأمین منابع مالی، و نگاه شعاری به سند، موجب شده است که اجرای آن در بسیاری از مناطق به‌صورت سطحی و غیرپایدار باقی بماند. برای رفع این موانع، باید نقشه راه اجرایی جامع با شاخص‌های کمی و کیفی تدوین شود، نقش نهادهای همکار مشخص گردد، و نظام پاسخگویی و ارزیابی عملکرد مبتنی بر سند طراحی شود.

سوال: یکی از راه های فعال کردن معلمان توجه جدی به گروه های آموزشی است، برای پویایی و تحرک بیشتر گروه های آموزشی چه راهکاری را پیشنهادی می کنید؟

گروه‌های آموزشی، به‌عنوان هسته‌های تخصصی توسعه حرفه‌ای معلمان، نقش کلیدی در ارتقای کیفیت آموزش دارند. برای پویایی بیشتر این گروه‌ها، چند راهکار اساسی پیشنهاد می‌شود:

نخست، بازتعریف مأموریت گروه‌ها از «برگزاری جلسات صوری» به «تولید محتوای تخصصی، اقدام‌پژوهی و تحلیل برنامه درسی». دوم، اختصاص بودجه مشخص برای فعالیت‌های گروهی، از جمله چاپ نشریه تخصصی، برگزاری کارگاه‌های منطقه‌ای و حمایت از پژوهش‌های معلمان. سوم، ایجاد نظام ارزیابی عملکرد گروه‌ها و پیوند آن با ارتقای شغلی اعضا. چهارم، استفاده از فناوری برای تشکیل «شبکه‌های یادگیری مجازی» میان گروه‌های آموزشی در سطح ملی. پنجم، دعوت از اساتید دانشگاه، پژوهشگران و معلمان خبره برای تسهیل جلسات گروهی و انتقال تجربیات. در نهایت، باید فرهنگ «یادگیری مشارکتی» در مدارس نهادینه شود تا گروه‌های آموزشی به موتور محرک تحول در مدرسه تبدیل شوند.

سوال: از آئین نامه اجرایی مدرسه به عنوان منشور مدیریت مدرسه نام می برند. شما چه راهکاری برای اجرای کامل این آئین نامه در استان خود دارید؟ مهم ترین مانع اجرای این آئین نامه در استان شما چیست؟

آیین‌نامه اجرایی مدرسه به‌عنوان منشور مدیریت مدرسه، چارچوبی برای اداره علمی، مشارکتی و پاسخگو فراهم می‌کند. برای اجرای کامل آن:  نخست باید مدیران مدارس با مفاد آیین‌نامه آشنا شوند؛ لذا برگزاری کارگاه‌های آموزشی و تدوین راهنمای کاربردی ضروری است. دوم، باید اختیارات واقعی به مدارس تفویض شود تا مدیران بتوانند بر اساس آیین‌نامه تصمیم‌گیری کنند. سوم، نظارت مستمر و مشاوره‌ای از سوی مناطق و نواحی، به‌جای نظارت صرفاً کنترلی، به اجرای بهتر کمک می‌کند. چهارم، مشارکت فعال معلمان، اولیا و دانش‌آموزان در تدوین برنامه عملیاتی مدرسه، اجرای آیین‌نامه را تسهیل می‌کند. مهم‌ترین مانع اجرای این آیین‌نامه در استان‌ها، «تمرکزگرایی، کمبود منابع و ضعف در توانمندسازی مدیران» است. همچنین، نگاه سنتی به مدیریت مدرسه و مقاومت در برابر تغییر، اجرای کامل آیین‌نامه را با چالش مواجه کرده است.

سوال: مهم ترین موانع ارتباطی میان معلمان و دانش آموزان و اولیاء آنان چیست؟

موانع ارتباطی در محیط آموزشی، اغلب ریشه در عوامل روان‌شناختی، فرهنگی و ساختاری دارند. از جمله مهم‌ترین موانع می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

تفاوت‌های نسلی و زبانی میان معلمان و دانش‌آموزان، ضعف در مهارت‌های ارتباطی معلمان، نبود فضای گفت‌وگوی آزاد در کلاس، نگرش‌های منفی نسبت به نقش والدین، و کمبود زمان برای تعامل مؤثر. همچنین، فشارهای ناشی از ارزشیابی‌های کمی، کنکور و تراکم برنامه درسی، فرصت تعامل عمیق را کاهش می‌دهد. برای رفع این موانع، باید دوره‌های آموزش مهارت‌های ارتباطی برای معلمان برگزار شود، جلسات منظم گفت‌وگو با اولیا طراحی گردد، و فضای مدرسه به محیطی امن و پذیرنده برای بیان احساسات و نظرات تبدیل شود.

سوال: کاربردی ترین مصوبات شورای عالی آموزش و پرورش کدام است و  مهم ترین موانع اجرای مصوبات شورای عالی آموزش وپرورش در استان شما چیست؟

از جمله کاربردی‌ترین مصوبات شورای عالی آموزش و پرورش می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: تصویب سند تحول بنیادین، آیین‌نامه اجرایی مدارس، نظام رتبه‌بندی معلمان، برنامه درسی ملی، آیین نامه های آموزشی، اساسنامه ها و .... این مصوبات، چارچوب‌های کلیدی برای تحول در نظام آموزشی فراهم کرده‌اند. مهم‌ترین موانع اجرای مصوبات شورای عالی آموزش و پرورش عبارتند از:

1- کمبود منابع مالی و بودجه کافی: بسیاری از مصوبات نیازمند سرمایه‌گذاری‌های مالی قابل توجهی هستند که در عمل تأمین نمی‌شوند.

2- نبود سازوکار نظارتی و ارزیابی قوی و مستمر: فقدان یک سیستم پایش و ارزیابی جامع که پیشرفت اجرای مصوبات را رصد کند و چالش‌ها را به موقع شناسایی نماید.

3- عدم توجیه و آموزش کافی مخاطبان: بسیاری از مدیران، معلمان، و حتی مسئولان میانی، به طور کامل با اهداف و جزئیات مصوبات آشنایی ندارند.

4- مقاومت در برابر تغییر و نگاه سنتی: تغییر در روش‌ها و ساختارهای موجود، اغلب با مقاومت درونی از سوی برخی افراد و نهادها مواجه می‌شود.

5- عدم هماهنگی و هم‌افزایی بین بخش‌های مختلف: نبود انسجام و هماهنگی لازم بین ستاد، استان‌ها، مناطق و مدارس در اجرای مصوبات.

6- تغییرات مکرر مدیریتی و سیاست‌گذاری: ثبات نداشتن در سیاست‌ها و تغییرات مکرر در سطوح مدیریتی، اجرای بلندمدت و مستمر مصوبات را دچار اختلال می‌کند.

7 - عدم انعطاف‌پذیری و بومی‌سازی: برخی مصوبات به صورت کلی تدوین شده‌اند و نیاز به بومی‌سازی و انعطاف‌پذیری برای تطبیق با شرایط خاص هر استان یا منطقه دارند که این امر کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد.

سوال: علت کاهش انگیزه معلمان را در چه می دانید؟ برای افزایش انگیزه آنان چه پیشنهادی دارید؟

کاهش انگیزه معلمان پدیده‌ای چندعاملی است که ریشه در عوامل آموزشی، سازمانی، اقتصادی، اجتماعی و فردی دارد. بر اساس پژوهش‌های میدانی، مهم‌ترین دلایل شامل: عدم تناسب حقوق و مزایا با حجم و اهمیت کار، نبود فرصت‌های رشد حرفه‌ای، فشارهای روانی ناشی از تراکم کاری، کمبود منابع آموزشی، و بی‌ثباتی سیاست‌های آموزشی است.

همچنین، احساس بی‌عدالتی در نظام رتبه‌بندی و ارزیابی عملکرد، و عدم مشارکت واقعی در تصمیم‌گیری‌ها، انگیزه را کاهش می‌دهد. برای افزایش انگیزه، باید نظام پاداش‌دهی عادلانه، فرصت‌های مطالعاتی و ارتقای شغلی، حمایت روانی و اجتماعی، و مشارکت فعال معلمان در سیاست‌گذاری‌ها فراهم شود. ایجاد «باشگاه‌های حرفه‌ای معلمان»، حمایت از فعالیت های علمی و ‌پژوهی، و تقویت منزلت اجتماعی معلم از طریق رسانه‌ها نیز مؤثر خواهد بود.

سوال: اگر شما وزیر آموزش و پرورش بودید چه برنامه هایی را در اولویت کاری خود قرار می دادید؟

1-  اجرای کامل و مرحله‌بندی‌شده سند تحول بنیادین با تمرکز بر عدالت آموزشی: این برنامه شامل تدوین نقشه راه اجرایی با شاخص‌های سنجش‌پذیر، تأمین منابع انسانی و مالی، و ایجاد نظام پاسخگویی شفاف می‌شد. برای نظارت بر اجرای سند تحول بنیادین، یک سازوکار نظارتی قوی و شفاف ایجاد می‌کردم که به صورت مستمر و مبتنی بر شاخص‌های دقیق، پیشرفت اجرای سند را رصد کند و در صورت لزوم، اصلاحات لازم را اعمال کند.

2- ارتقاء جایگاه معلمی در جامعه: این امر از طریق یک رویکرد جامع و چندوجهی محقق می‌شود. در درجه اول، به معیشت و رفاه معلمان به صورت جدی می‌پرداختم تا با افزایش حقوق و مزایا و ایجاد سازوکارهای حمایتی، دغدغه‌های اقتصادی آن‌ها را به حداقل برسانم. این امر زیربنای هر تحول دیگری است، چرا که معلم با انگیزه و آرامش خاطر، موتور محرکه هر نظام آموزشی است. قدم بعدی توانمندسازی حرفه ای و تخصصی معلمان با ایجاد فرصت های مطالعاتی و آموزش های کاربردی امکان پذیر است.

3- بر بازنگری در محتوای آموزشی و برنامه‌های درسی تمرکز می‌کردم تا به جای تمرکز بر حفظیات، علاوه بر آموزش دروس رسمی؛ هویت ملی و دینی، مهارت‌های تفکر انتقادی، حل مسئله، خلاقیت، و مهارت‌های زندگیو ... را در دانش‌آموزان تقویت کنم. این بازنگری شامل کاهش حجم محتوای درسی و افزایش کیفیت و کاربردی بودن آموزش‌ها می‌شد. همچنین، توسعه زیرساخت‌های فناوری در مدارس و آموزش معلمان برای استفاده مؤثر از این فناوری‌ها را در اولویت قرار می‌دادم تا مدارس به محیط‌های یادگیری هوشمند و پویا تبدیل شوند.

4- با توانمندسازی مدیران مدارس و افزایش اختیارات آن‌ها، به مدارس اجازه می‌دادم تا با انعطاف‌پذیری بیشتری، نیازهای خاص دانش‌آموزان و جامعه محلی خود را برطرف کنند.

سوال: چه انتظاراتی از دبیرخانه شورای عالی آموزش وپرورش دارید؟

دبیرخانه شورای عالی آموزش و پرورش باید به‌عنوان «مرکز راهبری سیاست‌گذاری آموزشی کشور» عمل کند. از جمله انتظارات کلیدی می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

1- پایش و ارزیابی مستمر و شفاف: انتظار می‌رود دبیرخانه یک سامانه پایش و ارزیابی قوی و پویا ایجاد کند که وضعیت اجرای مصوبات شورا را در تمامی سطوح نظام آموزشی (از ستاد تا مدارس) به صورت مستمر و با شاخص‌های دقیق رصد کند و گزارش‌های آن به صورت شفاف و عمومی منتشر شود.

2- تسهیل‌گری در اجرای مصوبات: دبیرخانه باید نقش تسهیل‌گر و پیگیر در رفع موانع اجرایی مصوبات ایفا کند و با برگزاری جلسات هماهنگی، ارائه راهنمایی‌های لازم، و حل مشکلات بین‌بخشی، به اجرای کامل و صحیح مصوبات کمک کند.

3- ارتباط دوسویه و دریافت بازخورد: انتظار می‌رود دبیرخانه یک کانال ارتباطی فعال و دوسویه با استان‌ها، مناطق، و مدارس ایجاد کند تا نظرات، پیشنهادات، و چالش‌های اجرایی مصوبات را به صورت مستمر دریافت کرده و آن‌ها را به اطلاع اعضای شورا برساند.

4- پژوهش و تحلیل دقیق: دبیرخانه باید در زمینه پژوهش‌های کاربردی مرتبط با مسائل آموزش و پرورش فعال باشد و با تحلیل دقیق چالش‌ها و ارائه راهکارهای مبتنی بر شواهد، به شورا در اتخاذ تصمیمات بهتر کمک کند.

5- آموزش و توجیه مخاطبان: انتظار می‌رود دبیرخانه در زمینه آموزش و توجیه مدیران، معلمان، و سایر ذینفعان درباره اهداف و جزئیات مصوبات شورا، فعال عمل کند تا درک مشترکی از مصوبات ایجاد شود.

6- انتشار و اطلاع‌رسانی به موقع: انتشار به موقع و جامع مصوبات جدید، آیین‌نامه‌ها، و دستورالعمل‌های مرتبط با آن‌ها از طریق کانال‌های ارتباطی مختلف.

7- تخصیص اعتبار برای هزینه های جاری نمایندگان شورای عالی آموزش و پرورش در استان ها: تخصیص اعتبار برای هزینه‌های جاری نمایندگان شورای عالی در استان‌ها اهمیت راهبردی دارد؛ زیرا حضور مؤثر این نمایندگان در جلسات، پیگیری تصمیمات، و نظارت بر اجرای سیاست‌ها و مصوبات نیازمند منابع مالی مشخص و پایدار است. فقدان بودجه می‌تواند مشارکت آن‌ها را تضعیف کند و شکاف میان تصمیمات ملی و اجرای محلی را افزایش دهد. با تأمین اعتبار مناسب، ظرفیت نمایندگان در انتقال نیازهای استانی، تقویت تعامل بین سطوح تصمیم‌گیری، و تضمین عدالت آموزشی نیز تقویت خواهد شد.

سوال: مهم‌ترین وظایف نماینده شورای عالی آموزش و پرورش در استان‌ها چیست؟

نماینده شورای عالی آموزش و پرورش در استان‌ها باید به‌عنوان «پل ارتباطی مؤثر میان استان و سطح ملی» عمل کند. وظایف کلیدی او شامل: انتقال دقیق مصوبات شورا به مدیران و معلمان استان، جمع‌آوری بازخوردها و چالش‌های اجرایی و ارائه آن به دبیرخانه، مشارکت در تدوین برنامه‌های استانی مبتنی بر اسناد تحولی، نظارت بر حسن اجرای آیین‌نامه‌ها، و تسهیل ارتباط میان گروه‌های آموزشی و شورا است.

همچنین، این نماینده باید در گفتمان‌سازی پیرامون سند تحول، برگزاری نشست‌های تخصصی، و حمایت از نوآوری‌های آموزشی در استان نقش فعالی ایفا کند. در واقع، او باید هم صدای شورا در استان باشد و هم صدای استان در شورا.

سوال: چگونه می‌توان نظام آموزشی را با تحولات نسلی و فناوری‌های نوین همگام کرد؟

یکی از چالش‌های بنیادین نظام آموزشی ایران، عقب‌ماندگی از تحولات نسلی و فناوری‌های نوین است. دانش‌آموزان امروز در دنیایی دیجیتال، چندرسانه‌ای و تعاملی زندگی می‌کنند، در حالی که ساختار آموزشی همچنان بر پایه کتاب‌های درسی سنتی، ارزشیابی‌های کمی و آموزش معلم‌محور استوار است. برای همگام‌سازی نظام آموزشی با این تحولات، چند راهبرد کلیدی پیشنهاد می‌شود: نخست، بازنگری در برنامه درسی با تأکید بر مهارت‌های قرن جدید مانند تفکر انتقادی، سواد رسانه‌ای، و یادگیری مادام‌العمر. دوم، تجهیز مدارس به زیرساخت‌های فناورانه و آموزش معلمان برای بهره‌گیری از ابزارهای دیجیتال. سوم، طراحی محیط‌های یادگیری ترکیبی که تعامل حضوری و مجازی را تلفیق کند. چهارم، مشارکت فعال دانش‌آموزان در فرآیند یاددهی- یادگیری از طریق پروژه‌محوری، یادگیری مسئله‌محور و تولید محتوا. در نهایت، باید فرهنگ یادگیری انعطاف‌پذیر، خلاق و مشارکتی در مدارس نهادینه شود تا نظام آموزشی بتواند با نسل جدید هم‌افق گردد.

از وقتی که در اختیار ما گذاشتید. سپاسگزاریم