نماینده شورای عالی آموزش و پرورش در استان سیستان و بلوچستان:

اجرای کامل سند تحول بنیادین نیازمند همکاری همه جانبه فرهنگیان، دستگاه ها، والدین و جامعه است

یکی از مراجع مهم و تاثیرگذار در حوزه نظام تعلیم و تربیت کشور، شورای عالی آموزش و پرورش است که بر اساس قانون از سال 1300 یعنی حدود 104 سال پیش به صورت رسمی(از سال  1275 در قالب انجمن معارف به طور غیر رسمی) فعالیت خود را در عرصه نظام تعلیم و تربیت شروع کرده است.

این شورا در طول بیش از یک قرن به نام های مختلفی از جمله: انجمن معارف، شورای عالی معارف، شورای عالی فرهنگ و شورای عالی آموزش وپرورش ایفای نقش کرده است و هیچگاه از وظیفه قانونی که تهیه و تدوین آئین نامه ها، اساسنامه ها و مقررات آموزشی و پرورشی برای ساماندهی نظام تعلیم و تربیت بوده؛ خارج نشده است.

سازمان اداری آن با بودجه و تشکیلات مستقل زیر نظر شورای عالی آموزش و پرورش فعالیت می‌کند و وظیفه پشتیبانی علمی، پژوهشی و خدماتی متناسب با وظایف و مسئولیت شورا، نظارت بر حسن اجرای مصوبات و توسعه ارتباطات با مجریان و مردم را به عهده دارد.

یکی از وظایف مهم و حساس دبیرخانه شورای عالی آموزش و پرورش، نظارت بر حسن اجرای مصوبات این شورا در میدان عمل و اجراست. برای این منظور یکی از معاونین ادارات کل هر استان به عنوان نماینده این شورا با هدف فراهم آوردن زمینه تعامل اثر بخش شورای عالی با استان ها و تبادل تجربیات، نظارت بر حسن اجرای مصوبات و نیز بهره مندی از نظرات همکاران محترم استان ها در خصوص مصوبات شورای عالی انتخاب می شود.

با توجه به اینکه مقدمات برگزاری نهمین نشست نمایندگان این شورا به منظورتقویت رتباط و تعامل حوزه سیاستگذاری و اجرا در تحقق سیاست های نظام تعیم و تربیت در سال 1404 در حال انجام است با دکتر ناصر سالاری معاون آموزش متوسطه استان سیستان و بلوچستان و نماینده این شورا در آن استان گفت و گویی انجام داده ایم که با هم می خوانیم.

سوال: الگوی پیشنهادی شما برای ایجاد ارتباط و تعامل موثر با شورای عالی آموزش و پرورش بیان بفرمایید(راهکارها، شیوه های تعاملی و ارتباطی و غیره با شورای عالی ).

۱. نشست‌های منظم: برنامه‌ریزی نشست‌های دوره‌ای: تعیین زمان‌های مشخص برای برگزاری نشست‌های منظم با معاونین و اعضای شورای عالی.
موضوعات تصویب شده: هدف‌گذاری موضوعاتی که قرار است در هر نشست مورد بحث قرار گیرد.
۲. مستند سازی و گزارش‌ دهی: گزارش سالانه: تهیه گزارشی جامع از فعالیت‌ها، پیشرفت‌ها و چالش‌ها، ثبت دقیق مصوبات و تصمیمات شورای عالی و پیگیری اجرایی آن‌ها.
۳. ارتباطات الکترونیکی:

 ایجاد یک پلتفرم آنلاین: استفاده از ابزارهای دیجیتالی برای تسهیل ارتباطات، به اشتراک‌گذاری مستندات و برقراری جلسات آنلاین.
گروه‌های کاری: تشکیل گروه‌های تخصصی برای بررسی مفاهیم خاص و ارائه نتیجه به شورای عالی.
۴. تبادل نظر و همکاری:
کارگاه‌های آموزشی: برگزاری کارگاه‌های مشترک برای تبادل نظر به منظور به اشتراک گذاری تجربیات و بهترین شیوه‌ها.
مشاوره مستمر: ایجاد بستر مشاوره‌ای برای معاونین تا بتوانند به‌راحتی با اعضای شورای عالی در ارتباط باشند.
۵. ارزیابی و بازخورد:
نظرسنجی‌ها: برگزاری نظرسنجی‌های منظم برای دریافت بازخورد از معاونین در مورد تصمیمات شورای عالی.
تحلیل داده‌ها: بررسی و تحلیل بازخوردها برای بهبود فرآیندها و ایجاد تغییرات لازم.
۶. تقویت فرهنگ همکاری:
تشویق همکاری: تشویق معاونین به همکاری و برقراری ارتباط با یکدیگر و همچنین با شورای عالی.
قدردانی از موفقیت‌ها: ایجاد سیستم‌هایی برای قدردانی و تشویق معاونینی که به خوبی با شورای عالی همکاری کرده‌اند.
با استفاده از این الگوهای پیشنهادی، ارتباط بین معاونین ادارات و شورای عالی آموزش و پرورش می‌تواند به نحو موثرتری برقرار شود و در نتیجه زمینه توسعه و بهبود نظام آموزشی فراهم گردد.

سوال: چه راهکارهایی را برای نظارت بهتر و موثرتر بر اجرای مصوبات شورای عالی پیشنهاد می کنید؟

1. تعیین شاخص‌های عملکرد:                                     
مشخص کردن شاخص‌های قابل اندازه‌گیری برای ارزیابی اجرای هر مصوبه. استفاده از معیارهای کمی و کیفی برای سنجش موفقیت برنامه‌ها و سیاست‌ها.
۲. ایجاد واحد نظارت:
تشکیل یک واحد مستقل نظارتی در هر اداره برای پیگیری و نظارت بر اجرای مصوبات. این واحد باید به تأمین نیروی انسانی متخصص و آموزش دیده مجهز باشد.
۳. برنامه‌ریزی جلسات منظم نظارت:
برگزاری جلسات منظم با مسئولین مربوطه برای بررسی پیشرفت‌ها و مشکلات اجرایی. این جلسات می‌توانند شامل گزارش‌های وضعیت ماهیانه یا فصلی باشند.
۴. استفاده از فناوری اطلاعات:
به کارگیری نرم‌افزارهای مدیریت پروژه و سیستم‌های اطلاعاتی برای پیگیری اجرای مصوبات. ایجاد پلتفرم‌های آنلاین برای ثبت و مستند کردن فرآیند اجرایی مصوبات.
۵. گزارش‌گیری و بازخورد:
الزامی کردن ارائه گزارش‌های دوره‌ای از سوی ادارات و سازمان‌های اجرایی در مورد پیشرفت‌های حاصل شده. ایجاد مکانیزم‌های دریافت بازخورد از معلمان، دانش‌آموزان و والدین در خصوص نتایج مصوبات.
۶. تشویق و تنبیه:
طراحی سیستم‌های تشویقی برای قدرانی از ادارات و افراد موفق در اجرای مصوبات. در عین حال، تعیین متدهای تنبیهی برای افرادی که در اجرای مصوبات کم‌کاری کرده‌اند.
۷. هماهنگی با رسانه‌ها:
ایجاد ارتباط با رسانه‌ها به منظور اطلاع‌رسانی شفاف در مورد مصوبات و روند اجرایی آن‌ها. استفاده از رسانه‌ها برای افزایش آگاهی عمومی و قرار دادن فشار برای اجرای مصوبات.
۸. بازدیدهای میدانی:
انجام بازدیدهای دوره‌ای و میدانی از مدارس و مراکز آموزشی به منظور ارزیابی واقعی و عملی اجرای مصوبات. استفاده از نتایج مشاهدات میدانی برای بهبود روندهای اجرایی.
۹. آموزش و توانمندسازی:
برگزاری دوره‌های آموزشی برای مسئولین و کارکنان به منظور آشنایی با مصوبات و نحوه اجرای آن‌ها. افزایش توانمندی‌های اجرایی و مدیریتی افراد درگیر. با استفاده از این راهکارها، می‌توان نظارت بر اجرای مصوبات شورای عالی آموزش و پرورش را بهبود بخشید و تأثیر مثبتی بر کیفیت نظام آموزشی ایجاد کرد.

سوال: راهکار پیشنهادی شما برای تقویت و ارتقای مدارس دولتی چیست؟
توسعه و بهبود کیفیت آموزشی:
۱. آموزش و توانمندسازی معلمان: برگزاری دوره‌های آموزشی و کارگاه‌های حرفه‌ای منظم برای معلمان به منظور به‌روز نگه‌داشتن مهارت‌ها و یادگیری شیوه‌های نوین تدریس.
ایجاد برنامه‌های mentrorship(مربیگری، هدایت گری) برای حمایت از معلمان جوان.
۲. توسعه منابع آموزشی:

تأمین و به‌روز رسانی منابع و تجهیزات آموزشی، از جمله کتاب‌ها، نرم‌افزارها و ابزارهای آموزشی. استفاده از فناوری اطلاعات و آموزش آنلاین برای دسترسی به محتوای آموزشی باکیفیت.
۳. توجه به فردیت دانش‌آموزان:
طراحی برنامه‌های آموزشی متناسب با نیازهای فردی دانش‌آموزان و ایجاد محیطی حمایتی برای توسعه استعدادهای آن‌ها. تشویق دانش‌آموزان به مشارکت در فعالیت‌های فوق‌برنامه و برنامه‌های فرهنگی و هنری.
۴. بهبود نظام مدیریتی:
ارتقای ساختار مدیریتی مدارس به منظور تسهیل در تصمیم‌گیری و اجرای برنامه‌ها.
مشارکت والدین و جامعه در فرآیندهای مدیریت مدرسه به کمک برگزاری جلسات مشاوره و هم‌اندیشی.
۵. ارزیابی و ارزیابی مستمر:
اجرای ارزیابی‌های منظم برای سنجش کیفیت آموزشی و برقراری بازخوردهای سازنده برای معلمان و دانش‌آموزان.
استفاده از نتایج ارزیابی‌ها برای شناسایی نقاط ضعف و ارائه راهکارهای بهبود.
۶. تقویت نهادهای همکار:
برقراری همکاری‌های مؤثر با نهادهای دولتی، بخش خصوصی و سازمان‌های غیر دولتی برای تأمین منابع مالی و فنی.
جذب حامیان مالی و ایجاد برنامه‌های سرمایه‌گذاری برای ارتقای زیرساخت‌های مدارس.
۷. توجه به سلامت و رفاه دانش‌آموزان:
فراهم آوردن برنامه‌های مشاوره‌ای و روانشناسی در مدارس برای حمایت از سلامت روانی دانش‌آموزان.
تأمین امکانات ورزشی و فعالیت‌های بدنی به منظور تحقق سلامت جسمی دانش‌آموزان.
با اجرای این راهکارها، می‌توان کیفیت آموزشی و زیرساخت‌های مدارس دولتی را به طور قابل توجهی ارتقا داد و زمینه موفقیت بیشتری برای دانش‌آموزان فراهم کرد.

سوال: چه راهکاری برای اصلاح فرآیند بین مدرسه و دانشگاه پیشنهاد می کنید(چه شیوه ای را برای ورود دانش آموزان به آموزش عالی پیشنهاد می کنید).

برای اصلاح فرآیند بین مدرسه و دانشگاه و کاهش تأثیر منفی کنکور بر نظام آموزشی کشور، می‌توان از راهکارهای زیر استفاده کرد:
۱. تنوع در روش‌های ارزیابی:
ایجاد سیستم‌های ارزیابی چندگانه: به جای اتکا به کنکور، برقراری روش‌های ارزیابی متنوع شامل نمرات مدارس، مصاحبه، پورتفولیو و آزمون‌های عملی.
تقویت ارزیابی مستمر: ایجاد سیستم‌های ارزیابی مستمر و جامع که عملکرد دانش‌آموزان را در طول زمان بررسی کند.
۲. ترویج مهارت‌های عملی و تجربی:
برنامه‌های کارآموزی و دوره‌های فنی: ادغام دوره‌های کارآموزی و تجربی با برنامه‌های آموزشی مدارس و دانشگاه‌ها به منظور تقویت مهارت‌های عملی.
برگزاری فعالیت‌های فوق‌برنامه: تشویق دانش‌آموزان به شرکت در فعالیت‌های تحقیقاتی، هنری و اجتماعی که نشان‌دهنده توانایی‌های آن‌ها باشد.
۳. تقویت ارتباط بین مدارس و دانشگاه‌ها:
ایجاد هماهنگی‌های آموزشی: همکاری نزدیک بین مدارس و دانشگاه‌ها برای همسویی برنامه‌های آموزشی و تسهیل انتقال دانش‌آموزان به آموزش عالی.
برگزاری دوره‌های ترویجی در مدارس: معرفی رشته‌های دانشگاهی و مهارت‌های لازم برای ورود به آن‌ها به دانش‌آموزان از طریق کارگاه‌ها و سخنرانی‌ها.
۴. تعریف مسیرهای تحصیلی متنوع:
ایجاد مسیرهای مختلف: طراحی مسیرهای تحصیلی متنوع بر اساس علایق و استعدادهای دانش‌آموزان، از جمله فنی و حرفه‌ای، هنری و علمی.
کمک به انتخاب رشته: تدوین برنامه‌های مشاوره‌ای برای کمک به دانش‌آموزان در انتخاب رشته‌های دانشگاهی متناسب با علایق و توانمندی‌های آن‌ها.
۵. افزایش دسترسی به آموزش عالی:
توسعه دانشگاه‌های غیرانتفاعی و فنی: گسترش دانشگاه‌های فنی و حرفه‌ای و غیرانتفاعی برای فراهم کردن دسترسی بیشتر به آموزش عالی.
تدوین سیاست‌های آموزشی شامل بورسیه‌ها: ارائه بورسیه‌ها و تسهیلات مالی برای دانش‌آموزان مستعد از مناطق کمتر توسعه‌یافته.
۶. تأکید بر یادگیری مادام‌العمر:
ترویج فرهنگ یادگیری مادام‌العمر: تشویق به یادگیری مستمر و کسب مهارت‌های جدید در تمام مراحل زندگی، به‌ویژه در جوانان.
برنامه‌های تحصیلی در دانشگاه‌ها: ایجاد دوره‌های کوتاه‌مدت و معتبر در دانشگاه‌ها برای ارتقاء مهارت‌های افراد در زمینه‌های مختلف شغلی.
۷. به‌کارگیری فناوری و آموزش‌های آنلاین:
استفاده از پلتفرم‌های آموزشی: طراحی پلتفرم‌های آموزشی آنلاین برای ارائه دوره‌های آموزشی متنوع به دانش‌آموزان.
آموزش مهارت‌های دیجیتال: وارد کردن برنامه‌های آموزشی بر پایه مهارت‌های دیجیتال و فناوری اطلاعات در سرفصل‌های آموزشی.
با اجرای این راهکارها، می‌توان فرآیند بین مدرسه و دانشگاه را بهبود بخشید، تأثیر منفی کنکور را کاهش داد و زمینه را برای ورود دانش‌آموزان به آموزش عالی تسهیل کرد. این فرآیند باید مورد تأیید و حمایت نهادهای تصمیم‌گیری آموزشی کشور قرار گیرد تا تحول مورد نظر به سرعت و مؤثر پیاده‌سازی شود.

سوال: برای افزایش سطح علمی، آموزشی و پژوهشی معلمان چه کار باید کرد؟ آیا تدوین و تصویب آئین نامه فرصت های مطالعاتی برای معلمان می تواند در این زمینه کارساز باشد؟

تدوین و تصویب آئین‌نامه فرصت‌های مطالعاتی برای معلمان می‌تواند تأثیر بسیار مثبتی در افزایش سطح علمی، آموزشی و پژوهشی آن‌ها داشته باشد. در ادامه به چند راهکار دیگر نیز اشاره می‌کنم که می‌تواند به این هدف کمک کند:
۱. تدوین آئین‌نامه فرصت‌های مطالعاتی:
ایجاد دوره‌های بلندمدت و کوتاه‌مدت: تعیین دوره‌های مطالعاتی برای معلمان به منظور یادگیری فنون جدید آموزشی، پژوهشی و به‌روز نگه‌داشتن دانش تخصصی.
تأمین بودجه کافی: تخصیص بودجه مناسب برای اجرای این آئین‌نامه و ایجاد شرایط مناسب برای معلمان جهت استفاده از این فرصت‌ها.
۲. برگزاری کارگاه‌ها و دوره‌های آموزشی:
کارگاه‌های موضوعی: برگزاری دوره‌ها و کارگاه‌های آموزشی در زمینه‌های به‌روز آموزشی، فناوری‌های نوین و پژوهش‌های علمی.
آموزش مهارت‌های تدریس: تمرکز بر بهبود مهارت‌های تدریس و یادگیری از تجربیات معلمان موفق در این زمینه.
۳. تقویت فرهنگ پژوهش در مدارس:
تشویق به تحقیق و پژوهش: ایجاد محیطی که در آن پژوهش و تحقیق به عنوان یک جزء جدایی‌ناپذیر از فعالیت‌های آموزشی معلمان دیده شود.
منابع و تجهیزات پژوهشی: تأمین منابع و امکانات لازم برای پژوهش‌های معلمان، از جمله دسترسی به کتابخانه‌ها و پایگاه‌های اطلاعاتی.
۴. توسعه mentoring و coaching (مربیگری)
برنامه‌های راهنمایی: ایجاد سیستم‌های mentoring و coaching برای معلمان جدید توسط معلمان با تجربه‌تر به منظور انتقال دانش و تجربیات.
گروه‌های همکاری آموزشی: تشکیل گروه‌های همکاری بین معلمان برای تبادل نظر، تجربیات و تکنیک‌های تدریس.
۵. برقراری شبکه‌های همکاری:
ارتباط با دانشگاه‌ها و مؤسسات تحقیقاتی: ایجاد همکاری با دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی به منظور تبادل علمی و پژوهشی.
پیوستن به شبکه‌های بین‌المللی: تشویق معلمان به عضویت در شبکه‌های علمی و پژوهشی بین‌المللی و شرکت در کنفرانس‌ها و سمینارها.
۶. فراهم کردن فرصت‌های تبادل تجربیات:
برگزاری همایش‌ها و کنفرانس‌ها: برگزاری همایش‌ها و کنفرانس‌های آموزشی و پژوهشی برای ارائه تجربیات و نتایج پژوهش‌های معلمان.
تشویق به شرکت در مسابقات و جوایز علمی: ایجاد فرصت برای نمایندگی مدارس در مسابقات ملی و بین‌المللی و اهدای جوایز به برندگان.
۷. ایجاد سیستم‌های پاداش و تشویق:
سیستم پاداش: تشویق معلمان با جایزه‌های مالی و غیرمالی برای تحقیق، نوآوری در تدریس و مشارکت فعال در برنامه‌های آموزشی و پژوهشی.
تقدیر از موفقیت‌ها: برگزاری مراسم تقدیر از معلمان موفق به منظور افزایش انگیزه و ترغیب دیگر معلمان.
با ایجاد آئین‌نامه فرصت‌های مطالعاتی و اجرای این راهکارها، می‌توان به افزایش سطح علمی، آموزشی و پژوهشی معلمان کمک کرد و در نتیجه، کیفیت آموزش در مدارس را بهبود بخشید. این فرآیند نیازمند حمایت و سرمایه‌گذاری نهادهای آموزشی و مدیریت‌های محلی است تا به صورت سیستماتیک و با دید بلندمدت پیاده‌سازی شود.

سوال: برای اینکه مدرسه به کانون تربیتی محله تبدیل گردد چه کارهایی باید انجام شود؟

برای تبدیل مدرسه به کانون تربیتی محله، می‌توان اقدام‌های زیر را انجام داد:
۱. شناسایی نیازها و ظرفیت‌ها
تحلیل نیازها: برگزاری جلسات با والدین، معلمان و دانش‌آموزان برای شناسایی نیازهای اجتماعی و فرهنگی محله.
شناسایی پتانسیل‌ها: بررسی توانمندی‌ها و منابع محلی، مثل موسسات و سازمان‌های محلی.
۲. همکاری با جامعه محلی
تشکیل انجمن‌های محلی: دعوت از اعضای جامعه برای شرکت در جلسات انجمن‌های محلی و تصمیم‌گیری‌های مشترک.
برقراری ارتباط با سازمان‌ها: همکاری با سازمان‌های غیرانتفاعی و دولتی فعال در منطقه برای جذب منابع و حمایت مالی.
۳. ایجاد برنامه‌های آموزشی و فرهنگی
برگزاری کارگاه‌ها: ایجاد کارگاه‌های آموزشی برای مهارت‌های زندگی، هنر، ورزش و برای همه سنین.
برنامه‌های فرهنگی: برگزاری جشنواره‌ها و رویدادهای فرهنگی که نمایانگر فرهنگ محله باشد.
۴. ارتقاء خدمات مشاوره‌ای
خدمات مشاوره: ارائه مشاوره‌های تحصیلی و اجتماعی برای دانش‌آموزان و خانواده‌ها، ایجاد فضایی امن برای مشاوره.
۵. تسهیل ارتباط بین دانش‌آموزان و جامعه
فرصت‌های داوطلبی: تشویق دانش‌آموزان به مشارکت در فعالیت‌های اجتماعی و داوطلبانه برای افزایش حس مسئولیت اجتماعی.
ایجاد برنامه‌های تبادل تجربیات: برگزاری جلسات یا کنفرانس‌هایی که دانش‌آموزان بتوانند تجربیات خود را با افراد محلی به اشتراک بگذارند.
۶. ارتقا فضای فیزیکی مدرسه
فضاهای چندمنظوره: ایجاد فضاهایی که برای فعالیت‌های مختلف آموزشی، اجتماعی و فرهنگی قابل استفاده باشد.
محیط زیست دوستانه: تامین فضاهایی سبز و محیط زیست دوست در محوطه مدرسه برای برگزاری فعالیت‌های خارج از کلاس.
۷. تقویت برنامه‌های ورزشی
برگزاری رویدادهای ورزشی: سازماندهی رقابت‌ها و فعالیت‌های ورزشی که شامل جامعه محلی نیز باشد.
۸. سامانه‌های ارتباطی
پلتفرم‌های ارتباطی: ایجاد یک پلتفرم آنلاین (وبسایت یا شبکه‌های اجتماعی) برای اطلاع‌رسانی در مورد برنامه‌ها و فعالیت‌ها.
۹. ارزیابی و بهبود مستمر
ارزیابی همیشگی: انجام ارزیابی‌های منظم از برنامه‌ها و فعالیت‌ها برای شناسایی نقاط قوت و ضعف و بهبود مستمر خدمات.
اجرای این اقدامات می‌تواند به تدریج مدرسه را به یک کانون تربیتی فعال و اثرگذار در محله تبدیل کند.

سوال: به نظر شما مهم ترین مانع اجرای سند تحول بنیادین چیست؟

سند تحول بنیادین آموزش و پرورش در ایران به منظور بهبود نظام آموزشی و ایجاد تغییرات اساسی در فرآیند یاددهی و یادگیری طراحی شده است. با این حال، اجرای این سند با موانع متعددی مواجه است که می‌توان به آن‌ها اشاره کرد:
۱. کمبود منابع مالی
عدم تخصیص بودجه کافی: یکی از بزرگ‌ترین موانع در اجرای سند تحول بنیادین، عدم تخصیص منابع مالی کافی به پروژه‌ها و برنامه‌های آموزشی است.
افزایش هزینه‌ها: هزینه‌های تقویت زیرساخت‌ها، تجهیزات و منابع آموزشی می‌تواند به شدت بالا باشد و بودجه‌های موجود به راحتی پاسخگو نباشد.
۲. نقص در زیرساخت‌ها
تجهیزات ناکافی: عدم دسترسی به تجهیزات و فناوری‌های آموزشی مدرن و کافی.
فضاهای نامناسب: بسیاری از مدارس به زیرساخت‌های جسمی مناسب و امن دسترسی ندارند که بر کیفیت آموزش تأثیر منفی می‌گذارد.
۳. آموزش ناکافی معلمان
نقص در آموزش معلمان: بسیاری از معلمان به درست و به طور کامل در زمینه روش‌های نوین آموزشی و تغییرات محتوا آموزش‌های لازم را دریافت نکرده‌اند.
مشارکت کم معلمان در برنامه‌ریزی: عدم ایجاد بستری برای مشارکت و نظرسنجی از معلمان در فرایند طراحی و اجرای سند.
۴. موانع فرهنگی و اجتماعی
مقاومت در برابر تغییر: برخی اعضای جامعه و فرهنگیان ممکن است در برابر تغییرات جدی فرهنگی و آموزشی مقاومت نشان دهند.
عدم آگاهی عمومی: کمبود آگاهی و شناخت نسبت به اهداف و مزایای سند تحول بنیادین در میان والدین و جامعه.
۵. نقص در نظام نظارت و ارزیابی
عدم نظارت مؤثر: ضعف در سیستم‌های نظارتی و ارزیابی برای بررسی پیشرفت‌ها و نقاط ضعف در اجرای سند.
عدم وجود معیارهای مشخص: نبود شاخص‌های مشخص برای ارزیابی کیفیت اجرای سند و نتایج آن.
۶. تعارضات اداری و سازمانی
نقص در هماهنگی بین نهادها: عدم هماهنگی بین ادارات و نهادهای مختلف وزارت آموزش و پرورش در اجرای برنامه‌های سند.
سیستم بوروکراتیک: فرآیندهای پیچیده اداری ممکن است باعث کندی و مانع از اجرا و تطبیق به موقع برنامه‌ها شوند.
۷. عدم توجه به تنوع نیازها
فقدان برنامه‌ریزی برای نیازهای مختلف: عدم توجه به نیازهای خاص مناطق و گروه‌های مختلف اجتماعی و فرهنگی در طراحی و اجرا.
۸. نقص در محتوا و برنامه درسی
عدم همخوانی با نیازهای روز: برنامه‌ها و محتوا ممکن است با نیازهای واقعی جامعه و بازار کار همخوانی نداشته باشند.
ثبات پایین در دروس: مداخله‌های مکرر در برنامه درسی و تغییرات آن، مانع از ایجاد یک مسیر ثابت و قابل پیش‌بینی برای یادگیری می‌شود.
۹. اولویت‌های غیر آموزشی
وجود اولویت‌های دیگر: ممکن است دولت یا سایر نهادها تصمیمات دیگری غیر از آموزش را در اولویت قرار دهند که بر اجرای تغییرات آموزشی تأثیر منفی دارد.
نتیجه‌گیری
اجرا کردن سند تحول بنیادین نیازمند همکاری همه جانبه از نهادها، معلمان، والدین و جامعه است. با شناسایی این موانع و تلاش برای رفع آن‌ها، می‌توان به بهبود نظام آموزشی و تحقق اهداف سند نزدیک‌تر شد.

سوال: نقش و کارکرد گروه های آموزشی؛ چه پیشنهادی برای پویایی و تحرک بیشتر گروه های آموزشی دارید؟

برای پویایی و تقویت گروه‌های آموزشی در آموزش و پرورش، پیشنهادات زیر می‌توانند مفید واقع شوند:
۱. توسعه مهارت‌های همکاری
برگزاری کارگاه‌های تیم‌سازی: برای اعضای گروه‌های آموزشی کارگاه‌هایی درباره مهارت‌های همکاری و کار گروهی برگزار کنید تا ارتباط و همسویی بهتری بین اعضاء ایجاد شود.
تشکیل گروه‌های مشترک: تشویق به تشکیل گروه‌های مشترک از معلمان با تخصص‌های مختلف برای تبادل تجربیات و ایده‌ها.
۲. ایجاد فضایی برای نوآوری
فراهم کردن زیرساخت‌های لازم: ایجاد فضایی آموزشی و فیزیکی که معلمان بتوانند به راحتی تجارب خود را آزمایش و اشتراک‌گذاری کنند.
تسهیل استفاده از فناوری: ارائه دسترسی به منابع دیجیتال و فناوری‌های آموزشی برای افزایش تعامل و نوآوری.
۳. توسعه برنامه‌های مشترک
برنامه‌ریزی مشترک بین معلمان: تشویق معلمان به همکاری در طراحی و اجرای برنامه‌های درسی و فعالیت‌های آموزشی مشترک.
برگزاری رویدادهای حوزه‌های مختلف: ایجاد مسابقات و رویدادهای آموزشی که نیاز به مشارکت گروهی دارد، مانند جشنواره‌ها و نمایشگاه‌های دانش‌آموزی.
۴. برخورداری از حمایت مدیریت
حمایت‌های مدیریتی: مدیریت اداره آموزش و پرورش باید به گروه‌های آموزشی امکان دهد تا از منابع و امکانات بیشتری بهره‌مند شوند.
تعیین اولویت‌های آموزشی: تعیین و تاکید بر اولویت‌های آموزشی که نیازمند همکاری و مشارکت گروهی است.
۵. ایجاد فضای باز برای یادگیری
اطلاعات‌سازی و شفافیت: به اشتراک گذاری اطلاعات و نتایج گروه‌های آموزشی و انعطاف‌پذیری بیشتر برای تغییر و بهبود برنامه‌ها.
پشتیبانی از فرآیند بازخورد: ایجاد فضایی که معلمان و دانش‌آموزان بتوانند به راحتی نظرها و پیشنهادات خود را مطرح کنند.
۶. تشویق به تحصیلات تکمیلی
حمایت از دوره‌های آموزشی: تشویق معلمان به شرکت در دوره‌های آموزشی و تحصیلات تکمیلی با توجه به نیازهای گروه‌های آموزشی.
مشارکت در پژوهش‌های آموزشی: تشویق معلمان به انجام تحقیقات و پروژه‌های علمی و آموزشی مشترک.
۷. توسعه شبکه‌های حرفه‌ای
ایجاد شبکه‌های آموزشی: تسهیل ایجاد شبکه‌هایی از معلمان و کارشناسان که بتوانند در زمینه‌های تخصصی با یکدیگر همکاری کنند.
همکاری با نهادهای غیردولتی: همکاری با سازمان‌های مردم‌نهاد و موسسات آموزشی برای تبادل تجربیات و دانش.
۸. انجام ارزیابی‌های مستمر
ایجاد سیستم‌های ارزیابی: طراحی سیستم‌هایی برای ارزیابی و اندازه‌گیری تأثیر گروه‌های آموزشی به صورت دوره‌ای.
بازخورد از عملکرد گروه‌ها: کسب و دریافت بازخورد درباره فعالیت‌ها و اثرات آن‌ها بر کیفیت آموزش.
۹. برگزاری جلسات منظم
جلسات دوره‌ای: برگزاری جلسات منظم برای بررسی پیشرفت‌ها، چالش‌ها و نوآوری‌ها در گروه‌های آموزشی.
ایجاد فضای گفت‌وگو: فراهم کردن فرصتی برای بحث آزاد و تبادل نظر در مورد مسائل آموزشی.
نتیجه‌گیری
این پیشنهادات می‌توانند به تقویت و پویایی گروه‌های آموزشی در آموزش و پرورش کمک کنند و موجب بهبود کیفیت آموزشی و ارتقاء نقش معلمان در فرآیند یاددهی و یادگیری شوند.

سوال: از آئین نامه اجرایی مدرسه به عنوان منشور مدیریت مدرسه نام می برند. چه راهکاری برای اجرای کامل این آئین نامه در استان خود دارید؟ مهم ترین مانع اجرای این آئین نامه در استان شما چیست؟

اجرای آئین‌نامه اجرایی مدارس در نظام آموزشی ایران با چالش‌های متعددی روبرو است. در زیر به مهم‌ترین موانع اجرای این آئین‌نامه اشاره می‌شود:
۱. عدم آگاهی و اطلاع‌رسانی
آگاهی ناکافی معلمان و کارکنان: بسیاری از معلمان و کارکنان به طور کامل با مفاد آئین‌نامه آشنا نیستند که موجب عدم اجرای صحیح آن می‌شود.
کمبود آموزش‌های لازم: از آنجایی که آئین‌نامه‌ها ممکن است تغییر کنند، آموزش‌های مستمر برای آشنایی با مقررات جدید ضروری است.
۲. کمبود منابع مالی
فقدان بودجه کافی: یکی از بزرگ‌ترین موانع، کمبود منابع مالی برای اجرای صحیح آئین‌نامه و تأمین امکانات و تجهیزات مدرسه است.
تورم و افزایش هزینه‌ها: شرایط اقتصادی و تورم ممکن است مانع از تخصیص بودجه مناسب به مدارس شود.
۳. موانع اداری و بوروکراتیک
فرآیندهای پیچیده اداری: وجود روندهای اداری پیچیده و زمان‌بر می‌تواند مانع از تصمیم‌گیری سریع و اجرای اقدامات لازم شود.
ناهماهنگی بین نهادها: عدم هماهنگی بین ادارات و نهادهای مختلف وزارت آموزش و پرورش در اجرای آئین‌نامه‌ها مشکلاتی را به وجود می‌آورد.
۴. فقدان نظارت مؤثر
نقص در برنامه‌های نظارتی: ضعف در سیستم‌های نظارتی و ارزیابی که می‌تواند به عدم پاسخگویی و اجرای ناکافی آئین‌نامه منجر شود.
عدم وثیقه‌گذاری: عدم وجود معیاره‌های مشخص برای ارزیابی و نظارت بر اجرای آئین‌نامه‌ها.
۵. مقاومت در برابر تغییر
مقابلت فرهنگی: برخی از معلمان، والدین و حتی دانش‌آموزان ممکن است در برابر تغییرات و مقررات جدید مقاومت نشان دهند.
سنت‌های آموزشی قدیمی: وابستگی به روش‌های آموزشی قدیمی نیز می‌تواند مانع پذیرش و اجرای آئین‌نامه‌های نوین شود.
۶. عدم توجه به نیازهای محلی
محیط‌های متنوع: نیازهای آموزشی و فرهنگی مناطق مختلف ممکن است با یکدیگر متفاوت باشد و آئین‌نامه‌ها نتوانند به خوبی پاسخگوی این تنوع باشند.
عدم انطباق با شرایط منطقه‌ای: عدم وجود انعطاف در آئین‌نامه‌ها برای انطباق با شرایط و نیازهای خاص هر منطقه.
۷. فقدان تسهیلات و زیرساخت‌ها
تجهیزات ناکافی: نبود تجهیزات و زیرساخت‌های لازم برای اجرای آئین‌نامه‌های آموزشی و تربیتی.
فضاهای نامناسب: فضای فیزیکی نامناسب مدارس ممکن است اجرای آئین‌نامه را دشوار کند.
۸. عدم پایش و ارزیابی
نبود ارزیابی مناسب: عدم وجود سیستم‌های مناسب برای پایش و ارزیابی اجرای آئین‌نامه، موجب می‌شود که مشکلات شناسایی نشده باقی بمانند.
فقدان بازخورد: نبود مکانیزم‌های لازم برای دریافت بازخورد از معلمان و دانش‌آموزان در مورد اجرای آئین‌نامه.
۹. تغییرات مکرر در قوانین
تغییرات مکرر در سیاست‌ها: ناپایداری در سیاست‌های آموزشی و تغییرات مکرر در قوانین، اجرای آئین‌نامه‌ها را با مشکل مواجه می‌کند.
نتیجه‌گیری
برای مؤثر بودن آئین‌نامه اجرایی مدارس، لازم است که به موانع فوق توجه کافی شود و اقداماتی جهت رفع آن‌ها انجام گیرد. ارتقاء آگاهی، تخصیص منابع کافی، بهبود سیستم‌های نظارتی، و توجه به نیازهای محلی می‌تواند به بهبود شرایط و اجرای مؤثر آئین‌نامه‌ها کمک کند.

سوال: کاربردی ترین مصوبات شورای عالی آموزش و پرورش کدام است و  مهم ترین موانع اجرای مصوبات شورای عالی آپ در استان شما چیست؟

شورای عالی آموزش و پرورش به عنوان یکی از مهم‌ترین مراجع سیاست‌گذاری در نظام تعلیم و تربیت ایران، مصوباتی را برای بهبود و توسعه آموزش و پرورش تصویب می‌کند. با این حال، اجرای این مصوبات با موانعی روبه‌رو است که مهم‌ترین آنها عبارتند از:
۱. عدم ضمانت اجرایی کافی
نبود سازوکارهای اجرایی قوی: بسیاری از مصوبات فاقد سازوکارهای اجرایی دقیق و ضمانت‌های لازم برای عملیاتی شدن هستند.
تغییرات مدیریتی: با تغییر مدیران و مسئولان در وزارت آموزش و پرورش، اولویت‌ها و تعهدات نسبت به مصوبات قبلی ممکن است تغییر کند و اجرای آن‌ها متوقف شود.
۲. کمبود منابع مالی و بودجه‌ای
نقص بودجه: بسیاری از مصوبات نیاز به تخصیص بودجه‌های کلان دارند که به دلیل کمبود منابع مالی، امکان اجرایی شدن آن‌ها فراهم نمی‌شود.
اولویت‌بندی نامناسب: گاهی اوقات، بودجه‌های موجود به جای اجرای مصوبات مهم، به برنامه‌هایی اختصاص می‌یابد که از اولویت کمتری برخوردارند.
۳. موانع بوروکراتیک و ساختاری
پیچیدگی فرآیندهای اداری: بوروکراسی و فرآیندهای طولانی اداری در نظام آموزش و پرورش، باعث کند شدن روند اجرای مصوبات می‌شود.
ناهماهنگی بین بخش‌ها: نبود هماهنگی کافی میان معاونت‌ها و ادارات مختلف وزارتخانه، مانع از اجرای یکپارچه و مؤثر مصوبات می‌شود.
۴. مقاومت در برابر تغییر
فرهنگ عدم پذیرش تغییر: در برخی سطوح نظام آموزشی، مقاومت فرهنگی در برابر تغییر و نوآوری وجود دارد که اجرای مصوبات جدید را دشوار می‌کند.
تردید در اثربخشی مصوبات: گاهی اوقات، معلمان و کارکنان به اثربخشی مصوبات جدید و تغییرات ایجاد شده توسط آن‌ها باور ندارند و این مسئله باعث عدم همکاری و مقاومت در اجرای آن‌ها می‌شود.
۵. عدم نظارت و ارزیابی مؤثر
ضعف در سیستم نظارت: فقدان یک سیستم نظارتی قوی و منظم برای پیگیری اجرای مصوبات و شناسایی موانع.
نبود شاخص‌های ارزیابی مشخص: در بسیاری از موارد، شاخص‌های کمی و کیفی مشخصی برای ارزیابی میزان موفقیت در اجرای مصوبات وجود ندارد.
۶. عدم مشارکت ذینفعان
مشارکت ناکافی معلمان و مدیران: در فرآیند تدوین مصوبات، گاهی اوقات مشارکت معلمان، مدیران و حتی خانواده‌ها کم است، که این مسئله باعث عدم تعهد آن‌ها در مرحله اجرا می‌شود.
عدم توجه به نظرات تخصصی: گاهی اوقات، نظرات کارشناسان و متخصصان حوزه آموزش و پرورش به اندازه کافی در تدوین مصوبات مورد توجه قرار نمی‌گیرد.
۷. تغییرات مکرر در سیاست‌ها و اولویت‌ها
ناپایداری در برنامه‌ریزی: تغییرات مکرر در دولت‌ها و وزرای آموزش و پرورش، باعث تغییر در اولویت‌ها و نیمه‌کاره ماندن اجرای مصوبات قبلی می‌شود.
سیاسی شدن تصمیمات: گاهی اوقات، تصمیمات و مصوبات تحت تأثیر ملاحظات سیاسی قرار می‌گیرند و از اهداف اصلی خود دور می‌شوند.
۸. کمبود زیرساخت‌ها و تجهیزات
نقص در زیرساخت‌های فیزیکی و فناوری: بسیاری از مدارس فاقد زیرساخت‌ها و تجهیزات لازم برای اجرای مصوبات هستند، به خصوص آن‌هایی که به فناوری‌های نوین آموزشی مربوط می‌شوند.
کمبود منابع انسانی متخصص: برای اجرای برخی مصوبات، نیاز به نیروی انسانی متخصص و آموزش‌دیده وجود دارد که در بسیاری از مناطق با کمبود آن مواجه هستیم.
۹. عدم اطلاع‌رسانی و توجیه کافی
نقص در آگاهی‌بخشی: عدم اطلاع‌رسانی شفاف و کافی به سطوح پایین‌تر نظام آموزشی درباره جزئیات و اهداف مصوبات، باعث عدم درک صحیح و اجرای نادرست آن‌ها می‌شود.
نتیجه‌گیری
برای افزایش اثربخشی مصوبات شورای عالی آموزش و پرورش، لازم است که به این موانع به صورت ریشه‌ای پرداخته شود. ایجاد سازوکارهای اجرایی قوی، تخصیص منابع کافی، تقویت نظام نظارت و ارزیابی، و افزایش مشارکت ذینفعان می‌تواند به بهبود وضعیت اجرای این مصوبات کمک کند.

سوال: علت کاهش انگیزه معلمان را در چه می دانید؟ برای افزایش انگیزه آنان چه پیشنهادی دارید؟

کاهش انگیزه معلمان، یک مسئله پیچیده و چند وجهی است که ریشه در عوامل متعددی دارد. این عوامل را می‌توان در چند دسته کلی خلاصه کرد:
عوامل مرتبط با شغل و شرایط کاری:
حقوق و مزایای نامناسب: یکی از مهمترین دلایل کاهش انگیزه، سطح پایین حقوق و مزایای معلمان در مقایسه با سایر مشاغل و با توجه به مسئولیت‌های سنگین آنان است. این موضوع باعث احساس ناامیدی و عدم رضایت شغلی می‌شود.
بار کاری سنگین: حجم بالای کار، از جمله تدریس، آماده‌سازی کلاس، انجام وظایف اداری، و رسیدگی به امور دانش‌آموزان، باعث خستگی و استرس معلمان می‌شود و انگیزه آن‌ها را کاهش می‌دهد.
کمبود امکانات و تجهیزات: نبود فضای مناسب، تجهیزات آموزشی کافی، کتاب‌های درسی به‌روز، و منابع آموزشی متنوع، باعث کاهش انگیزه معلمان و تاثیرگذاری آموزش می‌شود.
مشکلات اداری و تشکیلاتی: پیچیدگی‌های اداری، کاغذبازی، و بروکراسی‌های موجود در سیستم آموزشی، باعث اتلاف وقت و انرژی معلمان می‌شود و منجر به کاهش انگیزه آن‌ها می‌شود.
عدم امنیت شغلی: عدم ثبات در استخدام و ارتقاء، و ترس از اخراج، می‌تواند باعث کاهش انگیزه و احساس ناامیدی در معلمان شود.
نبود تشویق و قدردانی: کمبود سیستم‌های تشویقی، تقدیر از عملکرد خوب معلمان، و عدم توجه به تلاش‌های آن‌ها، باعث کاهش انگیزه و احساس بی‌ارزشی در معلمان می‌شود.
عوامل مرتبط با جامعه و محیط:
انتظارات بالا و فشارهای اجتماعی: انتظارات بالا از سوی خانواده‌ها و جامعه در مورد عملکرد تحصیلی دانش‌آموزان، فشار زیادی بر دوش معلمان می‌گذارد و باعث کاهش انگیزه آن‌ها می‌شود.
نبود حمایت از سوی خانواده‌ها: عدم همکاری و حمایت خانواده‌ها از معلمان در تربیت دانش‌آموزان، باعث کاهش انگیزه و احساس ناامیدی در معلمان می‌شود.
مشکلات و چالش‌های اجتماعی: معلمان نیز مانند سایر شهروندان، با مشکلات اجتماعی و اقتصادی مواجه هستند که می‌تواند بر انگیزه آن‌ها تاثیر منفی بگذارد.
عوامل مرتبط با آموزش و توسعه:
عدم ارتقاء و رشد حرفه‌ای: نبود فرصت‌های یادگیری، آموزش‌های تخصصی و فرصت‌های ارتقاء شغلی برای معلمان، باعث کاهش انگیزه و احساس ناامیدی در آن‌ها می‌شود.
نبود حمایت‌های روانی و مشاوره‌ای: معلمان نیز به حمایت‌های روانی و مشاوره‌ای نیاز دارند تا بتوانند با مشکلات و استرس‌های شغلی مقابله کنند.
سیاست‌های آموزشی ناکارآمد: سیاست‌های آموزشی ناکارآمد و عدم انعطاف‌پذیری سیستم آموزشی، می‌تواند باعث کاهش انگیزه معلمان شود.
راهکارهای افزایش انگیزه معلمان:
افزایش حقوق و مزایا: افزایش حقوق و مزایای معلمان در مقایسه با سایر مشاغل و با توجه به مسئولیت‌های آنان.
کاهش بار کاری: ایجاد تغییرات در سیستم آموزشی برای کاهش بار کاری معلمان و توزیع کار به صورت عادلانه.
بهبود امکانات و تجهیزات: تأمین فضای مناسب، تجهیزات آموزشی کافی، و منابع آموزشی متنوع برای معلمان.
ساده‌سازی امور اداری: ساده‌سازی امور اداری، کاهش کاغذبازی و بروکراسی‌های موجود در سیستم آموزشی.
ایجاد امنیت شغلی: ایجاد ثبات در استخدام و ارتقاء و کاهش ترس از اخراج.
تشویق و قدردانی: ایجاد سیستم‌های تشویقی، تقدیر از عملکرد خوب معلمان، و توجه به تلاش‌های آن‌ها.
ارتقاء و رشد حرفه‌ای: ارائه فرصت‌های یادگیری، آموزش‌های تخصصی و فرصت‌های ارتقاء شغلی برای معلمان.
حمایت‌های روانی و مشاوره‌ای: فراهم کردن حمایت‌های روانی و مشاوره‌ای برای معلمان.
ارتباط موثر با خانواده‌ها: ایجاد ارتباط موثر و تعاملی با خانواده‌ها برای تسهیل همکاری در تربیت دانش‌آموزان.
اصلاح سیاست‌های آموزشی: بررسی و اصلاح سیاست‌های آموزشی ناکارآمد و عدم انعطاف‌پذیری سیستم آموزشی.
به طور خلاصه، افزایش انگیزه معلمان نیازمند یک رویکرد جامع و چندبعدی است که تمامی عوامل ذکر شده را در نظر بگیرد. توجه به نیازهای معلمان و ایجاد یک محیط شغلی مناسب و انگیزه‌بخش، کلیدی برای ارتقاء کیفیت آموزش و پرورش است.

سوال: اگر شما وزیر آموزش و پرورش بودید چه برنامه مهمی را در اولویت کاری خود قرار می دادید؟

اگر وزیر آموزش و پرورش بودم، برنامه‌ی اولویت‌دارم بر چند محور کلیدی متمرکز می‌شد:
۱. ارتقاء معیشت و بهبود شرایط کاری معلمان:
افزایش قابل توجه حقوق و مزایا: با توجه به نیاز و سطح مسئولیت‌های معلمان، افزایش چشمگیر حقوق و مزایا در اولویت قرار می‌گرفت. این شامل افزایش حقوق پایه، پرداخت حق التدریس معقول، تامین بیمه و سایر مزایای رفاهی مناسب است.
کاهش بار کاری و افزایش بهره‌وری: بهبود مدیریت زمان و تقسیم کار در مدارس، کاهش وظایف اداری غیرضروری، استفاده از فناوری برای خودکارسازی برخی از امور، و آموزش معلمان در روش‌های تدریس نوین و کارآمد، برای کاهش بار کاری معلمان و افزایش بهره‌وری آن‌ها ضروری است.
تامین محیط امن و آرام: ایجاد محیطی امن و آرام برای معلمان، از جمله کنترل رفتارهای خشونت‌آمیز دانش‌آموزان و حمایت از معلمان در برابر فشارهای روانی و اجتماعی، بسیار حیاتی است.
آموزش و توسعه حرفه‌ای معلمان: برنامه‌های آموزشی مداوم و کارگاه‌های تخصصی برای ارتقاء مهارت‌های تدریس، استفاده از فناوری در آموزش، و افزایش آگاهی معلمان از یافته‌های نوین روانشناسی و تربیت دانش آموزی، در دستور کار قرار می‌گرفت.
۲. ارتقاء کیفیت آموزش و یادگیری:
توسعه برنامه‌های درسی نوین و انعطاف‌پذیر: بررسی و بازنگری برنامه‌های درسی با توجه به نیازهای جامعه و نوآوری‌های آموزشی، افزایش تمرکز بر مهارت‌های زندگی، تفکر انتقادی و حل مسئله، و انعطاف‌پذیری در برنامه‌های درسی برای پاسخگویی به نیازهای متنوع دانش‌آموزان.
توسعه و تجهیز مدارس: توسعه و تجهیز مدارس با توجه به نیازهای آموزشی مدرن، تامین فضای آموزشی مناسب، تجهیزات مدرن و کتابخانه‌های غنی، و استفاده از فناوری‌های نوین در آموزش.
توجه به تنوع آموزشی: طراحی برنامه‌های آموزشی متنوع و متناسب با نیازهای دانش‌آموزان با استعدادهای مختلف و از جمله دانش‌آموزان دارای نیازهای ویژه.
ارائه آموزش‌های تخصصی برای معلمان و مدیران مدارس: آموزش‌های تخصصی برای معلمان در زمینه‌های مختلف، از جمله روش‌های تدریس، مدیریت کلاس، و روانشناسی کودک، و آموزش‌های مدیریتی برای مدیران مدارس.
۳. شفافیت، مشارکت و پاسخگویی:
افزایش شفافیت در مدیریت مالی و آموزشی: بهبود سیستم‌های نظارتی و حسابرسی برای افزایش شفافیت در مدیریت منابع و تخصیص بودجه، و ایجاد مکانیسم‌های پاسخگویی به نهادهای نظارتی.
تشکیل کمیته‌های مشاوره و مشارکت معلمان و والدین: ایجاد کمیته‌های مشاوره و مشارکت معلمان، والدین، و دانش‌آموزان برای شنیدن نظرات و پیشنهادات و ایجاد تعاملات سازنده.
بهبود ارتباط و تعامل با والدین: افزایش تعامل و همکاری با والدین برای تقویت آموزش دانش‌آموزان و ایجاد یک سیستم حمایتی قوی تر.
ارائه بازخورد و بهبود مستمر: ایجاد سیستم‌های ارزیابی و بازخورد برای بهبود مستمر کیفیت آموزش و مدیریت در مدارس.
این برنامه‌ها در هم تنیده و وابسته به هم هستند و باید به صورت جامع و پیوسته اجرا شوند تا بتوانند تغییرات اساسی و پایدار در سیستم آموزش و پرورش ایجاد کنند. همچنین توجه به نیازهای مناطق مختلف و تفاوت‌های فرهنگی، بسیار حائز اهمیت است.

سوال: چه انتظاراتی از دبیرخانه شورای عالی آموزش وپرورش دارید؟

از دبیرخانه شورای عالی آموزش و پرورش انتظاراتی چندگانه وجود دارد که می‌توان آن‌ها را در چند دسته خلاصه کرد:
۱. وظایف اجرایی و عملیاتی:
اجرای مصوبات: دبیرخانه باید مصوبات شورای عالی را به طور دقیق و کارآمد به دستگاه‌های اجرایی مرتبط ابلاغ و پیگیری اجرای آن‌ها کند. این شامل زمان‌بندی، تخصیص منابع و مسئولیت‌گذاری برای هر مصوبه است.
جمع‌آوری اطلاعات و ارائه گزارشات: دبیرخانه باید اطلاعات لازم را از دستگاه‌های اجرایی مرتبط جمع‌آوری و گزارشات دقیقی از پیشرفت اجرای مصوبات را به شورا ارائه دهد. این گزارشات باید شامل تحلیل‌های آماری و ارزیابی‌های کیفی باشند.
برگزاری جلسات و هماهنگی‌ها: دبیرخانه باید در برگزاری جلسات شورای عالی، هماهنگی‌های لازم را انجام دهد و مطالب مرتبط با جلسات را به صورت دقیق و پیش از موعد به اعضای شورا ارائه دهد.
مدیریت ارتباطات: دبیرخانه باید ارتباط مؤثری با سایر نهادها و سازمان‌های مرتبط با آموزش و پرورش را برقرار کند.
۲. وظایف نظارتی و ارزیابی:
پیگیری و نظارت بر اجرای مصوبات: دبیرخانه باید به طور مستمر بر اجرای مصوبات نظارت داشته باشد و گزارش‌های لازم را به شورا ارائه دهد.
ارائه پیشنهادات اصلاحی و بهبودی: دبیرخانه باید با بررسی اطلاعات و تجربیات، پیشنهادات اصلاحی و بهبودی را برای مصوبات ارائه دهد.
ارزیابی عملکرد: دبیرخانه باید عملکرد دستگاه‌های اجرایی مرتبط با آموزش و پرورش را ارزیابی کند و گزارش‌های مربوط را به شورا ارائه دهد.
۳. وظایف هماهنگی و برنامه‌ریزی:
هماهنگی بین دستگاه‌های اجرایی: دبیرخانه باید هماهنگی لازم بین دستگاه‌های اجرایی مرتبط با آموزش و پرورش را برقرار کند تا مصوبات به صورت یکپارچه و هماهنگ اجرا شوند.
برنامه‌ریزی برای آینده: دبیرخانه باید در راستای سیاست‌های کلان آموزش و پرورش، برنامه‌ریزی برای آینده را انجام دهد و پیشنهادات خود را به شورا ارائه دهد.
تبادل اطلاعات و تجربیات بین‌المللی: دبیرخانه باید با نهادهای مشابه در سایر کشورها در ارتباط باشد و از تجربیات آن‌ها در راستای بهبود آموزش و پرورش استفاده کند.
در کل، انتظار می‌رود دبیرخانه شورای عالی آموزش و پرورش، یک مرکز فعال و کارآمد باشد که بتواند مصوبات شورا را به طور مؤثر پیاده‌سازی کند، عملکرد دستگاه‌های اجرایی را نظارت و ارزیابی کند و در نهایت به ارتقاء کیفیت و کارایی سیستم آموزشی کشور کمک کند.

از اینکه وقت خود را در اختیار ما گذاشتید. سپاسگزاریم